کاروان اسرا در دیر راهب

بر روی نیزه ماه درخشان برای چه؟
افتاده کنج صومعه قرآن برای چه؟

راهب به خیل می‌زدگان گفت «گِرد نی
امشب شده ستاره فراوان برای چه؟»...

بر غربتت گریست کواکب که ماهِ دین
امشب شده به صومعه مهمان برای چه؟...

پرسیده زآن لبان ترک‌خورده از عطش
نام تو چیست؟ کشتۀ عطشان برای چه؟

گفتی که زادۀ نبی‌ام، گفت «پس تو را
کشتند مردمان مسلمان برای چه؟»

آه ای لبت عزیزترین غنچۀ خدا
از تو دریغ آمده باران برای چه؟...

صورت خضاب کرده‌ای از خونِ خود، چرا؟
موی تو خاکی است و پریشان برای چه؟...

این شمع‌ها برای چه هی شعله می‌کشند؟
قندیل‌های صومعه، لرزان برای چه؟

تمثال مریم از چه به محراب، خون گریست؟
چشم مسیح شد به تو گریان برای چه؟...

ای در غمت صحایف پیشین گریسته
ظلمی چنین بر اشرف انسان برای چه؟

#کاروان_اسرا_در_دیر_راهب
#محمد_سعید_میرزایی
دیدگاه ها (۱)

کیومرث عباسی قصری، شاعر پیشکسوت در سن ۸۱ سالگی از دنیا رفت.ک...

رفتی نگفتی دخترت زهرا چه خواهد کرد#رحلت_پیامبر_اکرم_صل_الله_...

باز هم روز دهم ساعت سه ، ساعت سرساعت وقت ملاقات سری با مادرس...

روضه حضرت علی اصغر علیه السلام

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط