وقتی روی موهات حساسه و کوتاه میکنی
وقتی روی موهات حساسه و کوتاه میکنی
کوک: ا/ت چند بار بگم، نه!
ا/ت: آخه کوک مگه ایرادش چیه؟
کوک: هیچ ایرادی نداره فقط دلم نمیخواد موهای مشکی و بلندت رو کوتاه بکنی
ا/ت: آخه کوک من دلم تنوع میخواد
کوک: ا/ت همین که گفتم، نه!
ا/ت: هوفف باشه!
کوک: آفرین گود گرل
من از موهای بلندم خسته شدم شانه کردنش، شستنش، بستنش خیلی سخته! اما خب چیکار کنم کوک به عنوان نامزدم نمیزاره کوتاه کنم میپرسید چرا؟ چون رو موهام حساسه و همیشه وقتی توی بغلشم با موهام بازی میکنه تازه میگه اینطوری قشنگ تره راست میگه اما خب خیلی دردسر داره! امروز بهش گفتم که میخوام کوتاه کنم و اجازه نداد اما من امروز تصمیم گرفتم برم کوتاه کنم بدون اجازه ی کوک ساعت پنج عصر وقت گرفته بودم و الان ساعت ۲ بود، حوصلم سر رفته پس برم با میا صحبت بکنم(دوست دختر تهیونگ و رفیق صمیمی ا/ت) زنگ زدم بهش
میا: سلام ا/ت
ا/ت: سلام میا جونم
میا: چه عجب یادی از ما کردی
ا/ت: ببخشید دیگه سرم شلوغ بود
میا: خب چخبر؟
ا/ت: سلامتی
همینطوری مشغول حرف زدن بودیم که من از تصمیمی که گرفته بودم بهش گفتم
میا: میگم مطمئنی؟ کوک عصبانی میشه ها!
ا/ت: دیگه برام مهم نیست میا، خسته شدم دیگه همش باید شانه کنم، بشورم، ببندم تازه خودمم دلم تنوع میخواد
میا: چی بگم والا
با میا خداحافظی کردم و دیدم ساعت ۴ شده الان وقت رفتن بود لباس هام رو پوشیدم داشتم میرفتم که کوک گفت
کوک: کجا میری نفسم؟
ا/ت: میرم یکم قدم بزنم
کوک: باشه عزیزم زود بیای ها
ا/ت: اوکی عشقم نگران نباش
با کوک خداحافظی کردم و از در رفتم بیرون رفتم رسیدم به سالن زیبایی
آرایشگر: خب عزیزم دوست داری خودتو؟
ا/ت: آره عزیزم خیلی قشنگ کوتاه کردی
آرایشگر: خواهش میکنم عزیزم
پول آرایشگر رو دادم و از سالن زیبایی رفتم بیرون یعنی اگه کوک منو ببینه واکنشش چیه زنگ در رو زدم و کوک در رو باز کرد
کوک: سل...
با دیدن من حرفش نصفه شد
ا/ت: سلام عشقم
کوک: ا/ت، با موهات چیکار کردی؟
ا/ت: کوتاهشون کردم دیگه
کوک: ا/ت من نگفتم نکن؟ اصلا حرف من برات مهم هست؟
ا/ت: کوک میفهمم چی میگی، اما درک کن خسته شده بودم دیگه همش دردسر داشت تازه اینطوری قشنگ تر هم هست
کوک: هوفف
ا/ت: کوک؟ عشقم؟ خوشگل نشدم؟
کوک: پررو نشی ها، ولی خیلی بهت میاد
ا/ت: واقعا؟*خوشحال*
کوک: آره خیلی خوشگل شدی
ا/ت: مرسی عشقم
کوک: دیگه بی اجازه ی من کاری انجام نده خب؟
ا/ت: باشه عشقم
کوک: آفرین حالا بیا بغلم خوشگل خانم
پایان🦋🤍
کوک: ا/ت چند بار بگم، نه!
ا/ت: آخه کوک مگه ایرادش چیه؟
کوک: هیچ ایرادی نداره فقط دلم نمیخواد موهای مشکی و بلندت رو کوتاه بکنی
ا/ت: آخه کوک من دلم تنوع میخواد
کوک: ا/ت همین که گفتم، نه!
ا/ت: هوفف باشه!
کوک: آفرین گود گرل
من از موهای بلندم خسته شدم شانه کردنش، شستنش، بستنش خیلی سخته! اما خب چیکار کنم کوک به عنوان نامزدم نمیزاره کوتاه کنم میپرسید چرا؟ چون رو موهام حساسه و همیشه وقتی توی بغلشم با موهام بازی میکنه تازه میگه اینطوری قشنگ تره راست میگه اما خب خیلی دردسر داره! امروز بهش گفتم که میخوام کوتاه کنم و اجازه نداد اما من امروز تصمیم گرفتم برم کوتاه کنم بدون اجازه ی کوک ساعت پنج عصر وقت گرفته بودم و الان ساعت ۲ بود، حوصلم سر رفته پس برم با میا صحبت بکنم(دوست دختر تهیونگ و رفیق صمیمی ا/ت) زنگ زدم بهش
میا: سلام ا/ت
ا/ت: سلام میا جونم
میا: چه عجب یادی از ما کردی
ا/ت: ببخشید دیگه سرم شلوغ بود
میا: خب چخبر؟
ا/ت: سلامتی
همینطوری مشغول حرف زدن بودیم که من از تصمیمی که گرفته بودم بهش گفتم
میا: میگم مطمئنی؟ کوک عصبانی میشه ها!
ا/ت: دیگه برام مهم نیست میا، خسته شدم دیگه همش باید شانه کنم، بشورم، ببندم تازه خودمم دلم تنوع میخواد
میا: چی بگم والا
با میا خداحافظی کردم و دیدم ساعت ۴ شده الان وقت رفتن بود لباس هام رو پوشیدم داشتم میرفتم که کوک گفت
کوک: کجا میری نفسم؟
ا/ت: میرم یکم قدم بزنم
کوک: باشه عزیزم زود بیای ها
ا/ت: اوکی عشقم نگران نباش
با کوک خداحافظی کردم و از در رفتم بیرون رفتم رسیدم به سالن زیبایی
آرایشگر: خب عزیزم دوست داری خودتو؟
ا/ت: آره عزیزم خیلی قشنگ کوتاه کردی
آرایشگر: خواهش میکنم عزیزم
پول آرایشگر رو دادم و از سالن زیبایی رفتم بیرون یعنی اگه کوک منو ببینه واکنشش چیه زنگ در رو زدم و کوک در رو باز کرد
کوک: سل...
با دیدن من حرفش نصفه شد
ا/ت: سلام عشقم
کوک: ا/ت، با موهات چیکار کردی؟
ا/ت: کوتاهشون کردم دیگه
کوک: ا/ت من نگفتم نکن؟ اصلا حرف من برات مهم هست؟
ا/ت: کوک میفهمم چی میگی، اما درک کن خسته شده بودم دیگه همش دردسر داشت تازه اینطوری قشنگ تر هم هست
کوک: هوفف
ا/ت: کوک؟ عشقم؟ خوشگل نشدم؟
کوک: پررو نشی ها، ولی خیلی بهت میاد
ا/ت: واقعا؟*خوشحال*
کوک: آره خیلی خوشگل شدی
ا/ت: مرسی عشقم
کوک: دیگه بی اجازه ی من کاری انجام نده خب؟
ا/ت: باشه عشقم
کوک: آفرین حالا بیا بغلم خوشگل خانم
پایان🦋🤍
- ۱۲.۰k
- ۱۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط