متن عاشقانه
متن عاشقانه👎 👎
_🌹 _مثلِ همیشه گیسوانم را با عطرِ گلهای مریم معطر کردم آنها را گشودم تا در نسیمِ چشمانت نوازشگرِ روحت باشد.
لبانم را با شقایق های قرمز به آتش کشیدم تا جانت را گرم کند ؛ از سیاهی شب وام گرفتم و آن را سورمه ی چشمم کردم تا نگاهت در نگاه ام پر فروغ شود .
تنم را به بوی بهار نارنج آغشته کردم تا در آغوشم بهار برایت تداعی شود ، از گلبرگ های گل یاس پیراهنی دوختم و بر تن کردم ؛ در دستانم گلهای یاس گرفتم ، با شوق و بیقراری شبیه دخترانِ چهارده ساله به انتظارت نشسته بودم ، سرِ ساعت معین ...........
اما هیچ حواسم نبود تو بر نمی گردی ......!!!!
____🍃 🌸 🍃 ____
_🌹 _مثلِ همیشه گیسوانم را با عطرِ گلهای مریم معطر کردم آنها را گشودم تا در نسیمِ چشمانت نوازشگرِ روحت باشد.
لبانم را با شقایق های قرمز به آتش کشیدم تا جانت را گرم کند ؛ از سیاهی شب وام گرفتم و آن را سورمه ی چشمم کردم تا نگاهت در نگاه ام پر فروغ شود .
تنم را به بوی بهار نارنج آغشته کردم تا در آغوشم بهار برایت تداعی شود ، از گلبرگ های گل یاس پیراهنی دوختم و بر تن کردم ؛ در دستانم گلهای یاس گرفتم ، با شوق و بیقراری شبیه دخترانِ چهارده ساله به انتظارت نشسته بودم ، سرِ ساعت معین ...........
اما هیچ حواسم نبود تو بر نمی گردی ......!!!!
____🍃 🌸 🍃 ____
- ۵۷۳
- ۱۳ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط