من که کاری به کار کسی نداشتم

من که کاری به کار کسی نداشتم !

انتهای خیابان پاییـز

نشسته بودم

شعرم را مینوشتم

از راه که رسیدی ..

اصلا مشخص بود

با قصد و ‌غرض آمده‌ای

حالا خوب شد؟

عاشقت شدم …

راحت شدی …؟
دیدگاه ها (۱)

به من میگفت:کم حرف میزنی......باورکنیدهرکس چشمانش را می دیدا...

نیستی که ببینی از همه چیز خسته شدم...

ﻋﻄﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﺴﺖ ﻣﺴﺘﻢ ﻣﯿﮑﻨﺪ .. ﻓﺎﺭﻍ ﺍﺯ ﻏﻢ ، ﺧﻮﺩ ...

نبض زندگی ام با صدای نفسهای تو میزند...قشنگترین صدای زندگی ا...

ای کاش پستچی بودم وهر صبح حال خوب می‌بردم برای آدم ها.هربار ...

این سریالم تموم شد:) بهش خیلی عادت کرده بودم و خب دیگه از چه...

عاشق یه خلافکار شدم پارت ۱۲تهیونگ تو ذهنش :خیلی اعصابم خورد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط