استاد کیم
استاد کیم
پارت ۴۸
سمته کانگ دا رفت
مینو : هی مگه اینکه بخواهی بمیری بدش به من
کانگ دا سمته تهیونگ کیف را پرت کرد
مینو : هییییی خیلی عوضی هستی چیکار کردی
کانگ دا: میدونی وقتی عصبانی میشی خیلی خوشگل تر میشی
مینو سمته تهیونگ رفت و با غضب گفت
مینو : زود باش استاد بدش به من مگرنه دیگه یادم میره استادم هستی
تهیونگ هیچ حرفی نزد و بلند شد وکیفو به دست مینو داد سمته بالکن رفت مینو : هی هی مگه با شما نبودم اگه مردی بیا اینجا ..... اوف چی دارم میگم
زود به دنبال تهیونگ رفت
تهیونگ وارد بالکن شد و رو صندلی کنار میله های بالکن نشست
مینو هم زود وارد بالکن شد و درو ور را به چشم هایش آنالیز کرد تا تهیونگ را دید و سمت اش رفت جلوش با عصبانیت ایستاد
مینو : چرا اینجوری میکنی استاد .....
تهیونگ هیچ حرفی نزد و مینو جلوش رو میله نشست
تهیونگ: امروز با حرفام ناراحتت کردم ببخشید
مینو : شما استاد کیم دارید از من معذرت خواهی میکنید
تهیونگ : خیلی ببخشید ....
مینو : خب اشکالی نداره من فهمیدم که ناراحت بودی استاد
تهیونگ نگاه اش را به مینو دوخت
تهیونگ : چرا اینجوری شد
مینو : چی شده استاد چی ناراحتتون کرده البته اگه اشکالی نداره اینجوری بگم
تهیونگ در فکر فروع رفت و لبخنده غمگینی زد
تهیونگ : وقتی انتظاری هیچی رو نداشتم برام اتفاقی اوفتاد که حتی خوابشو هم ندیده بودم
مینو : از قدیم گفته بودن عشق درمان هر دردی هست
تهیونگ : وقتی عشقی وجود نداشته باشه چی
نگاه غمگین اش را به مینو دوخت
منیو: من مطمئن که یکی هست تو این دنیا خیلی دوست داشته باشه از ته قلبش دوست داره .... امتحان کن ببین سنگ می فهمد تورا میفهمه از غمت بهش بگو قول میدم میشکنه
تهیونگ : نه سنگ رو نمیخواهم ترو ....
مینو با چشم های درشت اش گفت
مینو : خانم .... ام ولش کنید حرفایه منو بگید ببینم چجوری حالت خوب میشه
تهیونگ : میتونی حالم رو خوب کنی ؟
مینو با پوزخندی گفت
مینو : آره چجورم
تهیونگ : پس شروع کن
منیو ....یا خدا الان چیکارکنم مینو احمق چرا به حرفت که میزنی فکر نمیکنی ولی خداییش این استاد منم خیلی خوشتیپه
ناخودآگاه مینو یقه استاد اش را گرفت و سمته خودش کشوند و ل*ب هایش را رو ل*ب های استاد کیم قرار گرفت اون با همان چهره سرد و جدی اش دست اش را رو ک*مره مینو گذاشت و سمته خودش کشوند...
@Yonjin953
پارت ۴۸
سمته کانگ دا رفت
مینو : هی مگه اینکه بخواهی بمیری بدش به من
کانگ دا سمته تهیونگ کیف را پرت کرد
مینو : هییییی خیلی عوضی هستی چیکار کردی
کانگ دا: میدونی وقتی عصبانی میشی خیلی خوشگل تر میشی
مینو سمته تهیونگ رفت و با غضب گفت
مینو : زود باش استاد بدش به من مگرنه دیگه یادم میره استادم هستی
تهیونگ هیچ حرفی نزد و بلند شد وکیفو به دست مینو داد سمته بالکن رفت مینو : هی هی مگه با شما نبودم اگه مردی بیا اینجا ..... اوف چی دارم میگم
زود به دنبال تهیونگ رفت
تهیونگ وارد بالکن شد و رو صندلی کنار میله های بالکن نشست
مینو هم زود وارد بالکن شد و درو ور را به چشم هایش آنالیز کرد تا تهیونگ را دید و سمت اش رفت جلوش با عصبانیت ایستاد
مینو : چرا اینجوری میکنی استاد .....
تهیونگ هیچ حرفی نزد و مینو جلوش رو میله نشست
تهیونگ: امروز با حرفام ناراحتت کردم ببخشید
مینو : شما استاد کیم دارید از من معذرت خواهی میکنید
تهیونگ : خیلی ببخشید ....
مینو : خب اشکالی نداره من فهمیدم که ناراحت بودی استاد
تهیونگ نگاه اش را به مینو دوخت
تهیونگ : چرا اینجوری شد
مینو : چی شده استاد چی ناراحتتون کرده البته اگه اشکالی نداره اینجوری بگم
تهیونگ در فکر فروع رفت و لبخنده غمگینی زد
تهیونگ : وقتی انتظاری هیچی رو نداشتم برام اتفاقی اوفتاد که حتی خوابشو هم ندیده بودم
مینو : از قدیم گفته بودن عشق درمان هر دردی هست
تهیونگ : وقتی عشقی وجود نداشته باشه چی
نگاه غمگین اش را به مینو دوخت
منیو: من مطمئن که یکی هست تو این دنیا خیلی دوست داشته باشه از ته قلبش دوست داره .... امتحان کن ببین سنگ می فهمد تورا میفهمه از غمت بهش بگو قول میدم میشکنه
تهیونگ : نه سنگ رو نمیخواهم ترو ....
مینو با چشم های درشت اش گفت
مینو : خانم .... ام ولش کنید حرفایه منو بگید ببینم چجوری حالت خوب میشه
تهیونگ : میتونی حالم رو خوب کنی ؟
مینو با پوزخندی گفت
مینو : آره چجورم
تهیونگ : پس شروع کن
منیو ....یا خدا الان چیکارکنم مینو احمق چرا به حرفت که میزنی فکر نمیکنی ولی خداییش این استاد منم خیلی خوشتیپه
ناخودآگاه مینو یقه استاد اش را گرفت و سمته خودش کشوند و ل*ب هایش را رو ل*ب های استاد کیم قرار گرفت اون با همان چهره سرد و جدی اش دست اش را رو ک*مره مینو گذاشت و سمته خودش کشوند...
@Yonjin953
- ۱۵.۵k
- ۲۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط