قیامت به پا کرده ام

قیامت به پا کرده ام!

نیستی!

دوست داشتنت، بر تنم

وصله ای ناجور بود!

و من، در برزخت گرفتارم!

گاهی به دستانت بگو،

و به چشم هایت،

و به آغوشت،

که به رفتنم، بیندیشند!
دیدگاه ها (۳)

با یک بدی دیدن با یک دل شکستگی با یک تنها شدن بی دلیلخودتان ...

رفیق ما باختیم قبول .ولی آنان که بردن به باخت ماهم نمیرسندای...

نوازشم کن!!پریشان تر ... آشفته تر ...بگذار کارمان، به جنون ...

حواست کجاست؟!می دانم باز امشب،حرف هایش زیباتر بود!نقل قول اح...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

پارت : ۴۱

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۶۸کلافه عینک های طبی ای را از روی چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط