روی بر خاک عجز میگویم

روی بر خاک عجز میگویم
هر سحرگه که باد می‏آید

ای که هرگز فرامشت نکنم
هیچت از بنده یاد می‌آید


"سعدی"
دیدگاه ها (۱)

برخـیز و صبـوح را برانـگیـزجان بخش زمانه را و مستیز...مجلس چ...

موسمِ بارانی دریای چشمانت کجاست؟من کویرِ خواهشم وقتی کنارم ن...

روزی به دلبری نظری کرد چشم منزان یک نظر مرا دو جهان از نظر ف...

سیل دریا دیده هرگز برنمی گردد به جوینیست ممکن هرکه مجنون شد ...

از همان روز اول ز روی نازنین اتنمایان بود روزی تو بی ما می ر...

شهدا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط