در اطراف خانه ی من

در اطراف خانه ی من

آن کس که به دیوار فکر می کند ، آزاد است !

آن کس که به پنجره .... غمگین !

و آن کس که به جستجوی آزادی است ،

میان چار دیواری نشسته

می ایستد .... چند قدم راه می رود !

نشسته .... می ایستد

چند قدم راه می رود !

نشسته .... می ایستد .... چند قدم راه می رود !

نشسته

می ایستد .... چند قدم راه می رود !

نشسته .... می ایستد

چند قدم ....

حتی تو هم خسته شدی از این شعر

حالا چه برسد به او که .... نشسته

می ایستد ....

نه ! .... افتاد !

 

گروس عبدالملکیان

sookoot:-(
دیدگاه ها (۴)

تا میتوانی نــاز کن ، از میل جان نازت خَرَماصلا به این طنّــ...

گویند اگر می بخوری عرش بلرزدعرشی که به یک جام بلرزد به چه ار...

خطی کشید روی تمام سوال هاتعریف ها معادله ها احتمال هاخطی کشی...

ﺳﺎﻟـﻬـﺎﺳــﺖ ﮐــــﻪ ﮐـﻔـﻪ ﺗــﺮﺍﺯﻭﯾــــﻢﺗــﻌﺎﺩﻝ ﻧــــﺪﺍﺭﺩ !!!ﺩ...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط