پارت سوم عشق لرزان
از دید جین
با بچه ها وارد کلاس شدیم خواستیم بریم بشینیم سر جامون که دیدیم هفت تا دختر اومد نشست سر جامون اول تعجب کردیم چون کسی جرعت نمیکنه بشینه سر جامون
تهیونگ : به به میبینم اینجا چند تا تازه وارد داریم
جانگ کوک : مومو تو بهشون نگفتی نباید بشینن اینجا
لیسا : چرا اتفاقا بهمون گفته ولی کمی با خودمون فکر کردیم اگه اینجا هر کی دوست داشته باشه میتونه هر جا بشینه و حق با کسی هست که اول بیاد پس الان دیگه حق با ما مگه نه دخترا
دخترا : بله
لیسا : پس بفرما کنار بزار باد بیاد
جانگ کوک : مثل اینکه شما نمیدونید ما کی هستیم ها
جنی : اتفاقا خوب میدونیم
تهیونگ : پس نباید میشسدید اینجا
جیسو : جالا که نشستیم
جین : پس بهتره پاشید
جیسو : و اگه نشیم
جین : اتفاق خوبی براتون نمیفته
لیسا : اوه اوه بچه ها همه لباس قرمزاتون رو درارید
رزی : چرا
لیسا : چون چند نفر اینجا خیلی شاخ شدن میترسم شاختون بزنن
از دید سوم شخص
با این حرفی که لیسا زد همه بچه ها زدن زیر خنده پسرا عصبانی شده بودن
هرزه جانگ کوک : عشقم این کسایی که انگار از قعطی اومدن رو ول کن
لیسا : به به چه زیبایین شما اصلا باوقارترین کسی که تو این جمع شمایید
هرزه جانگ کوک : معلومه که هستم
لیسا : من با شما نبودم من با اون پولی بودم که شما برای خودتون خرج کردید چون اون پوله شما رو باوقار کرده نه خودتون
از دید جانگ کوک داشت کم کم از این دختره خوشم میومد
جانگ کوک : نمی خواهد از سر جای ما بلندشید
دخترا : نه
پسرا : پس دنبال دردسرید
دخترا : اره
از دید سوم شخص داشت دعوا میشد که یهو معلم اومد و حق و به داد به دخترا
و پسرا به دخترا یه برگه دادن که توش نوشته بود
برای پارت بعد
لایک ۳۰
کامنت ۲۰
با بچه ها وارد کلاس شدیم خواستیم بریم بشینیم سر جامون که دیدیم هفت تا دختر اومد نشست سر جامون اول تعجب کردیم چون کسی جرعت نمیکنه بشینه سر جامون
تهیونگ : به به میبینم اینجا چند تا تازه وارد داریم
جانگ کوک : مومو تو بهشون نگفتی نباید بشینن اینجا
لیسا : چرا اتفاقا بهمون گفته ولی کمی با خودمون فکر کردیم اگه اینجا هر کی دوست داشته باشه میتونه هر جا بشینه و حق با کسی هست که اول بیاد پس الان دیگه حق با ما مگه نه دخترا
دخترا : بله
لیسا : پس بفرما کنار بزار باد بیاد
جانگ کوک : مثل اینکه شما نمیدونید ما کی هستیم ها
جنی : اتفاقا خوب میدونیم
تهیونگ : پس نباید میشسدید اینجا
جیسو : جالا که نشستیم
جین : پس بهتره پاشید
جیسو : و اگه نشیم
جین : اتفاق خوبی براتون نمیفته
لیسا : اوه اوه بچه ها همه لباس قرمزاتون رو درارید
رزی : چرا
لیسا : چون چند نفر اینجا خیلی شاخ شدن میترسم شاختون بزنن
از دید سوم شخص
با این حرفی که لیسا زد همه بچه ها زدن زیر خنده پسرا عصبانی شده بودن
هرزه جانگ کوک : عشقم این کسایی که انگار از قعطی اومدن رو ول کن
لیسا : به به چه زیبایین شما اصلا باوقارترین کسی که تو این جمع شمایید
هرزه جانگ کوک : معلومه که هستم
لیسا : من با شما نبودم من با اون پولی بودم که شما برای خودتون خرج کردید چون اون پوله شما رو باوقار کرده نه خودتون
از دید جانگ کوک داشت کم کم از این دختره خوشم میومد
جانگ کوک : نمی خواهد از سر جای ما بلندشید
دخترا : نه
پسرا : پس دنبال دردسرید
دخترا : اره
از دید سوم شخص داشت دعوا میشد که یهو معلم اومد و حق و به داد به دخترا
و پسرا به دخترا یه برگه دادن که توش نوشته بود
برای پارت بعد
لایک ۳۰
کامنت ۲۰
- ۴۴.۰k
- ۰۹ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط