عشق مافیایی من پارت چهاردهم ویو جین

🖤عشق مافیایی من پارت چهاردهم🖤 (ویو جین)
که یهوووو
ات بیهوش شد
جین : ا..اتتت
جین : آجومااا ... آدامم
آدام : ق..قربان
جین : زنگ بزن به دکتر سریععع
《پرش زمانی وقتی دکتر اومد》
دکتر : مورد خاصی نیست فقط فشارشون افتاده
جین : ممنون
دکتر : سرمشون تموم شد و بیدار شدن دارو هایی که می نویسم رو بهشون بدید
جین : چشم
جین : آدام
آدام : بله قربان
جین : دکتر رو بدرقه کن و دارو ها رو بخر
آدام : چشم
همه رفتن
یه صندلی آوردم و نشستم کنار ات
جین : ات .. عشقم ترو خدا بلند شو .. ببخشید سرت داد زدم قربونت بشم .. چرا با من اینجوری می کنی .... من میخوام این حلقه رو تو دستت ببینم (سوپرایزززززز😂😌) 《پرش زمانی به روز قبل》
جین : آدام
آدام : بله قربان
جین : من یه حلقه سفارش داده بودم
آدام : بله از آقای جانگ
جین : آره برو تحویلش بگیر
آدام : چشم
《برگشت به حالت عادی》
که یهووو
دیدگاه ها (۲)

🖤عشق مافیایی من پارت پونزدهم🖤 (ویو جین) ات: چ...چیجین...

🖇️بد بوی پارت دوم🖇️ (ویو جونگ کوک)من خیلی وقت بود...

🖤عشق مافیایی من پارت سیزدهم🖤 (ات ویو)اونا مامان بابام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط