در دلم غوغاست دردی مرا دربر گرفته طوری مرا در آغوش ک

در دلم غوغاست ؛ دردی مرا دربر گرفته ، طوریِ مرا در آغوش کشیده و رها نمیکند که انگار مادری‌ست که میخواهد از طفلش مراقبت کند
غم در افکارم پارو میزند ، به دنبال جایی برایِ سکان انداختن میگردد ، جزیره‌ای کوچک از شادی ها که به آن حجوم برده و تصرف‌ش کند اما دست از پا دراز تر گوشه‌ای از دریایِ افکارم پناه میبرد و غمبرک میزند که : چه بر سر این دخترک آمده؟ .
دیدگاه ها (۰)

احساس میکنم به مانند تکه‌ای الماسم که بر دست گدایی افتاده بر...

{ نه تنها خیلی وقته ویدیو نذاشتم بلکه این سبک خیلی وقته تو پ...

کمی احساس خستگی میکنم ، رفتار هایِ تو خسته‌ام کرده ؛ تمامِ ص...

عزیزکم ، دیگر نمیخواهم حتی نگاهی به تو بی‌اَندازَم ، از تو ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط