part
part 214
الن: خانوم ناهـ.... خانوم حالتون خوب چرا رنگتون مثل گچ شده میخوایین زنگ بزنم اقا بیان
سوزومه: نه نه نیازی نیست چند مین پیش حالم خراب شده بود الان حالم خوبه نمیخواد جنیور رو نگران کنی
الن: اوم
سوزومه: کاری داشتی
الن: اوه بله ناهار امادست بیایین پایبن
سوزومه: اوکی
سوزومه از جاش پاشدو باهم رفتن پایین لیلی سر میز نشسته بود اونم رفت نشست شروع کردن به خوردن غذا بع. چند مین گوشی لیلی زنگ خورد
لیلی: الو
پشت گوشی:.........
لیلی: خب
پشت گوشی:.........
لیلی: اوکی تا نیم ساعت دیگه میام (قط کرد)
سوزومه: کی بود
لیلی: رئیس شرکتمون
سوزومه: اتفاقی افتاده
لیلی: فایل هایی که عکس برداری کردیم گم شده بردا هم باید اراه بدیم
سوزومه: اگه پیدا نشه
لیلی دوباره باید عکس برداری کنیم
سوزومه: احتمالا قرار خیلی کار سرت ریخته بشه نه
لیلی: اوم متاسفم نمیتونم پیشت بمونم به جنیور میگم پیشت بمونه
سوزومه: هاع؟
لیلی: چیه نمیخوای پیشت بمونه
سوزومه: نه نه فرقی نمیکنه
لیلی: اوکی من اماده میشم میرم تو راه بهش زنگ میزنم
سوزومه: اوکی
سوزومه بعد خوردن غذاش از جاش بیدار شدو رفت اتاقش روی تخت نشست یاد حرف جنیور افتاد (چون غروب اقیانوس قشنگه) حتما معنی خواسی داشته که اونو گفته
سوزومه زنگ زد به ری
ری: های بیب
سوزومه: های ددی
ری: چیزی شده
سوزومه: اوم راستش یادم افتاد یکی بهم گفت غروب اقیانوس قشنگ
ری: خب حتما قشنگ دیگه
سوزومه: بامنظور گفت
ری: پس معنیشو میخوای
سوزومه: اوم
الن: خانوم ناهـ.... خانوم حالتون خوب چرا رنگتون مثل گچ شده میخوایین زنگ بزنم اقا بیان
سوزومه: نه نه نیازی نیست چند مین پیش حالم خراب شده بود الان حالم خوبه نمیخواد جنیور رو نگران کنی
الن: اوم
سوزومه: کاری داشتی
الن: اوه بله ناهار امادست بیایین پایبن
سوزومه: اوکی
سوزومه از جاش پاشدو باهم رفتن پایین لیلی سر میز نشسته بود اونم رفت نشست شروع کردن به خوردن غذا بع. چند مین گوشی لیلی زنگ خورد
لیلی: الو
پشت گوشی:.........
لیلی: خب
پشت گوشی:.........
لیلی: اوکی تا نیم ساعت دیگه میام (قط کرد)
سوزومه: کی بود
لیلی: رئیس شرکتمون
سوزومه: اتفاقی افتاده
لیلی: فایل هایی که عکس برداری کردیم گم شده بردا هم باید اراه بدیم
سوزومه: اگه پیدا نشه
لیلی دوباره باید عکس برداری کنیم
سوزومه: احتمالا قرار خیلی کار سرت ریخته بشه نه
لیلی: اوم متاسفم نمیتونم پیشت بمونم به جنیور میگم پیشت بمونه
سوزومه: هاع؟
لیلی: چیه نمیخوای پیشت بمونه
سوزومه: نه نه فرقی نمیکنه
لیلی: اوکی من اماده میشم میرم تو راه بهش زنگ میزنم
سوزومه: اوکی
سوزومه بعد خوردن غذاش از جاش بیدار شدو رفت اتاقش روی تخت نشست یاد حرف جنیور افتاد (چون غروب اقیانوس قشنگه) حتما معنی خواسی داشته که اونو گفته
سوزومه زنگ زد به ری
ری: های بیب
سوزومه: های ددی
ری: چیزی شده
سوزومه: اوم راستش یادم افتاد یکی بهم گفت غروب اقیانوس قشنگ
ری: خب حتما قشنگ دیگه
سوزومه: بامنظور گفت
ری: پس معنیشو میخوای
سوزومه: اوم
- ۴.۱k
- ۲۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط