دکتر رومانتیک من

°• دکتر رومانتیک من •°
𝕡𝕒𝕣𝕥①⑧
#ییعلیز
خواستم برم یه دفعی لیزگه دستمو گرفتم
لباش خورد به لبام سعی کردم ازش دور لبام رو اما خب بماند.
لیزگه:؛ صبح شده بود رفتم به دوش گرفتم اومدم بیرون دیدم ییعت پیام داده
هل شده بودم با خودم گفتم اروم باش
یکم منتظرش گذاشتم بعد دیدم زنگ زد
بسم الله یه نفس عمیق کشیدم بعد جوابش رو دادم
ییعت : سلام لیزگه خوبی
لیزگه: اره خوبم چطور؟
ییعت: اخه دیشب زیاد حالت خوب نبود
لیزگه: کدوم دیشب من خونه بودم حالم خوب بود
ییعت:؛ با خودم گفتم چقدر حالش خوبه دختره رسمن دیوونه س
لیزگه: چیزی گفتی؟
ییعت: نه میگم نظرت چیه بریم بیرون؟
لیزگه: کجا مثلا؟
ییعت: وا کافه دیگه
لیزگه: باشه
ییعت: می بینمت
لیزگه:؛ واییی من چیکار کردم حالا من یا ابوالفضل امشب جنازمو میارن خونه
حالا چی بپوشم؟
ییعت:؛ هههه دختره دیوونه
هنوزم مسته
چند دقیقه بعد
اماده شدم که برم
زنگ زدم به دختری دیوونه
لیزگه: چیههههه
ییعت: حالت خوبه؟
لیزگه: ببخشید با تو نبودم این یارو بلد نی رانندگی کنه بخاطر همون
ییعت: اها اوک من رسیدم کافه
لیزگه: منم الان می رسم
چند دقیقه بعد
لیزگه:؛ خب ییعت اونجا نشسته اروم باش دختر رفتم به سمت بهشت
ییعت : سلام دختری یعنی لیزگه
لیزگه: میخواستی چی بگی؟
ییعت: هیچی
لیزگه: جای خیلی قشنگیه
ییعت: بله
لیزگه: میخواستی چیزی بگی منو دعوت کردی؟
ییعت: خب چطوری بگم
ییعت:؛ تا خواستم بگمیه نفر اومد که یکی از دوستای لیزگه بود
ییعت: این کیه؟
لیزگه: دوستمه اسمش سلیمه
سلیم: لیزگه دوست پسرت این اقا؟
لیزگه: نه بابا خدا نکنه
ییعت: 🫤
سلیم: میایی باهام تانگو برقصیم لیزگه؟
لیزگه: معلومه
لیزگه:؛ تا خواستم بگم یه دفعیی ییعت گفت....
ادامه دارد💅
#لیزگه_جومرت #ییعت_کوچاک#lizgecömert
#yigitkocak #yigliz #sosam
دیدگاه ها (۶)

•° دکتر رومانتیک من •°𝕡𝕒𝕣𝕥①⑨#ییعلیزلیزگه:؛ تا خواستم بگم یه ...

•°دکتر رمانتیک من •°𝕡𝕒𝕣𝕥①⑦#ییعلیز لیزگه:؛ که یه دفعی چند تا ...

دوستای گلم موهاتون صافه؟؟؟فقط دوستام 🤌🏻

Mafias Stepdaughter

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩³⁵پوکر فیس نگام کرد: ععع واقعا....... انیشت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط