شاید باورت نشود

.
شاید باورت نشود !
اما من این روزها
با چشم های تو نگاه می کنم
با دهان تو حرف می زنم
با دستهای تو موهایم را می بافم
و با پاهایت خیابانها را قدم می زنم ...
شاید باورت نشود
اما من این روزها
هر جایی که میروم
یک «تو» را درسینه ام حمل می کنم!
و باور نمی کنم
اگر بگویی
صدای ضربانهای دوست داشتنم
هنوز به گوشت نرسیده است ....

#فرشته_رضایی
دیدگاه ها (۵)

❤ ️R ❤ ️صدایت را ڪہ مے شنومشعر جدیدے آغاز مے شودفعل هایت ه...

تنم فرسود و عقلم رفت وعشقم همچنان باقی...#سعدی

دستم بڪَیرڪہ‌از غم ایام خستہ‌ام

از تو سکوت مانده و از من، صدای توچیزی بگو که من بنویسم به جا...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

black flower(p,276)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط