ارباب

ارباب 🫀

پارت ۵

جیمین: آره در جوابت میخوام بگم منم دوست دارم

هانا: چی واقعا دوستم داری *شوکه و متعجب *

جیمین: آره دوست دارم

هانا: ولی دیگه دیره آقای پارک جیمین

جیمین: چرا دیر شده

هانا: تو کاری کردی که من ازت دل سرد بشم

جیمین: مگه من چیکار کردم *بلند *

هانا: داری میپرسی چیکار کردی تو روغن شمع داغ رو روی دستم که زخمی شده بود و یک ساعت با شلاق زدی بعد داری میپرسی چیکار کردی همش بخاطر دوست دخترت بود *با داد *
جیمین: معذرت میخوام لطفا منو ببخش هانا

هانا: دیگه دیر شده آقای پارک

میشه حمایت کنید 🎀🧸🫀

________________________________________
بچه ها امروز از لحاظ روحی اصلا خوب نیستم خیلی ناراحتم و امروز نمیتونم پارت بعد رو بزارم ببخشید میدونم کمه ولی لطفا ببخشید
دیدگاه ها (۶)

ارباب 🫀پارت ۶هانا: دیگه دیر شده ۲۵ روز بعد *جیمین خیلی به ها...

ارباب 🫀پارت ۷*جیمین گوشی رو قطع کرد*۱ ساعت بعدیورا: جیمینا ع...

ارباب 🫀پارت ۴هانا: آقای پارک جیمین خوشحال میشم بهم بگین خانم...

پارت ۳ هانا: چشم ارباب *هانا رفت داخل اتاق کوچیکش شروع کرد ب...

پارت ۴۹ویو صبح ات: جیمین..... درد..... جیمین: عوممم چی شوده ...

زور و عشق پارت ۱۶

ببخشید که فکر میکردم دوسم داری ببخشید که فکر میکردم برات ارز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط