وقتی ماه کامل شد پارت۹

واقعا کصخلم خودم گفتم دنبالم نیا بعد الان خودم ناراحتم 😑
ایشششش اصن من گفتم نیا تو چرا نیومدی دنبالم
اصن تو چیکار داری نکنه عاشقش شدی نه نه نه نه من عاشق نیستم من هیچوقت نمی شم فقط دارم میگم اون چرا به حرفم گوش کرد تایپم همچین پسری نبود اصن مگه باید تایپت باشه اره من که می دونم عاشقش شدی گفتم نه
۰ا/ت چرا اینجا نشستی
داشتم با خودم حرف می زدم
۰اره صدای جیغ نه نه گفتن کل حیاط و بر داشته
ببخشید حواسم نبود
۰خوب رابطه ات با داداشم چجوری
عالی عالی
۰مطمعن
آره بابا
۰ جیمین (با داد)
هی..چرا صداش می کنی
۰می خام ببینم واقعا رابطه ات خوبه باهاش یا نه
هی مگه مهمه
-صدام زدی
۰هی جیمین
فرصت ندادم و بلند شدم و دستامو دور گردنش انداختم
عشقم خوبی
۰چیییی


توی اتاقم بودم که صدای آنا اومد داشت صدام می زد رفتم ببینم چیکارم داره دیدم داره با ا/ت. بحث می کنه رفتم گفتم صدام زدی که ا/ت پرید بغلم و گفتم عشقم چطوری پشمام یک لحظه ریخت می خاستم بزارمش زمین که یاد آنا افتادم
-خوبم عشقم تو چطوری
من هم مثل همیشه خوبم
دیدگاه ها (۵)

وقتی ماه کامل شد پارت ۱۰

وقتی ماه کامل شد پارت۱۱

وقتی ماه کامل شد پارت۸

وقتی ماه کامل شد پارت۷

شوهر دو روزه پارت۵۸

پارت ۴۵ فیک ازدواج مافیایی

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩 ²⁹رفتم سمت جیمین گفتم... ا/ت: کدوم قسمت گر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط