من دختری بودم با پیراهنی گلدار

من #دختری بودم با پیراهنی #گلدار
با تاجی از #گل یاس
بر خرمن #موهای مشکی ام.. با ذوق در دایره #زمین
میچرخیدم
میخندیدم
و شاد بودم
تا اینکه #روزی #تو امدی
گفتی ببخشید # بانو
#دستانتان همدمی نمیخواهند
#خنده های پر نازتان شنونده نیاز ندارد
#موهایتان نوازشگر لازم ندارند؟

من خواستم بگویم نه
اما #دلم... #موهایم.. #دستانم مرا لال کردند

#تو امدی
و من ارام ارام
به عطر پیراهن #مردانه ات
دستانت.. ته ریش تیز صورتت عادت کردم

همه چی خوب بود
تا اینکه #روزی
خودت به #تنهایی به این نتیجه رسیدی
که دیگر کافی ست بودنت
برای دستانم.. موهایم.. خنده هایم
و اسوده رفتی
و #امروز من #دختری
با همان پیراهن گلدان
با همان تاج گلدار
بر خرمن #موهای #مشکی ام
با این تفاوت که #سال هاست
در گوشه ای از دایره زمین
نشسته ام
و منتظر #مردی با صدایی آشنایم
که بگوید
ببخشید #بانو...

#متینه_شاهینی
دیدگاه ها (۶۴)

#والپیپر#طبیعت#کاکتوس#گل

#والپیپر#طبیعت#کاکتوس#گل

همیشه از بیان کردنِ #احساسم به کسی واهمه و ترس داشتم ،ترسِ ا...

تلفن همراهت را درنظر بگیر،حالش که خوب نباشد هنگ میکندابتدا ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط