فرقی نمیکند
فرقی نمیکند ...
"بیایی" یا "نیایی"
من دیگر هیچ وقت حالم " خوب "نمیشود
در من زمانی دخترک عاشقی زنده بود
این را خوب یادم هست
نمیدانم در این سرزمین با اینهمه فریب
چگونه است که دلم هنوز خواب باران را دوست دارد
قلبم را به خاک میسپارم
در اوج سیاهی تنهایی هایم
تا از سردی و رطوبت خاک
دلگرمی های عبث اش به پایان رسد
تا دیگر نلرزد
خسته ام از طپش های بی امانش
به خاک میسپارمت قلب ناآرامم
تا آرام بگیری
تا به آرامش برسی
تمام اشک هایم را هم با تو خاک میکنم
دیگر نمی بارم
سخت میشوم
سنگ می شوم
دیگر به هیچ چیز جز مردن احتیاج نخواهم داشت ...
"بیایی" یا "نیایی"
من دیگر هیچ وقت حالم " خوب "نمیشود
در من زمانی دخترک عاشقی زنده بود
این را خوب یادم هست
نمیدانم در این سرزمین با اینهمه فریب
چگونه است که دلم هنوز خواب باران را دوست دارد
قلبم را به خاک میسپارم
در اوج سیاهی تنهایی هایم
تا از سردی و رطوبت خاک
دلگرمی های عبث اش به پایان رسد
تا دیگر نلرزد
خسته ام از طپش های بی امانش
به خاک میسپارمت قلب ناآرامم
تا آرام بگیری
تا به آرامش برسی
تمام اشک هایم را هم با تو خاک میکنم
دیگر نمی بارم
سخت میشوم
سنگ می شوم
دیگر به هیچ چیز جز مردن احتیاج نخواهم داشت ...
- ۳۶۶
- ۰۷ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط