خدایا پایان مارا پایانی عاشقانه قرار بده

خدایا پایان مارا پایانی عاشقانه قرار بده
در آغوش همانکه دوستش داریم
مثلِ انها که رشته های جانشان با خاک و باد
باران صحرا در آمیخت
و در آغوش مرادشان جا گرفتند
و تو میدانی چقدر دلمان در این زندگی
برایش تنگ بود و تنگ ماند
دیدگاه ها (۰)

عشقیُ عجب نیست که از سنگ برویی....#یاسر #یاسر_قنبرلو

شاید هیچکس‌ زن بودن را نفهمدبه اندازه ی دختری تنها شده با با...

از زیباترین قسمت های زندگی: تنهایی آدمی است که از شلوغی بر...

من گوشه ی ابری آسمان شهر بودملکه ی کوچک سفید میان آبی ها_اگر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط