باز که خیره شدی به یه نقطه

-باز که خیره شدی به یه نقطه...
به چی داری فکر می کنی؟
+ هیچی... یعنی راستش هیچی که نه، دارم به داشته ها و نداشته هام فکر می کنم... به چیزایی که می خواستم و بهشون رسیدم یا چیزایی که آرزوش همیشه گوشه ی دلم موند...
-خُب نتیجه ش؟!
+ می دونی چیه نمیگم به هر چی که می خواستم رسیدم ولی راضیم... تو چی؟! فکر نمی کنم تو چیزی رو خواسته باشی و بهش نرسیده باشی
- آره تا یه جایی از زندگی هر چی که می خواستم رو داشتم ولی... ولی از یه جایی به بعد دیگه چیزی نخواستم
+ یعنی چی؟!
-می دونی یکی از باگ های زندگی چیه؟ اینکه وقتی برای یه مدت طولانی به هر چی که دلت می خواد می رسی به رسیدن و داشتن عادت می کنی... اون وقته که نباید " نَه " بشنوی... یه نرسیدن یه نداشتن یه نَه شنیدن همه ی زندگیت رو نابود می کنه چون تحملِ نداشتن یا نرسیدن به چیزی رو نداری...
+ یعنی شده تواَم تو زندگیت به چیزی نرسی؟! تو که همه چی داری...
-آره همه چی داشتم تا اینکه یه روز چیزی رو خواستم که نَه با پول می شد بهش رسید نَه با تلاش و خواستن...از اون چیزایی بود که باید اونم تو رو می خواست!!!
+ تو دیوونه ای...همه به موقعیت و شرایط تو حسودیشون میشه ولی بازم ناراضی هستی...اصلا نمی فهممت
- چون به داشتن و رسیدن عادت کرده بودم و یه نرسیدن منو برای همیشه از خواستن سیر کرد...می دونی بعضی از نرسیدنا باعث میشه دیگه هیچ رسیدنی خوشحالت نکنه...از اون روز به بعد دیگه هیچ خواسته ای نداری چون چیزی که نداری اونقدر بزرگ بوده که همه ی داشته هات رو زیر سوال ببره... منم به بقیه حسودیم میشه چون می تونن هنوز چیزی رو بخوان
+ مگه میشه آدم زندگی کنه و چیزی نخواد؟!
-مشکل همین جاست ...من خیلی وقته دیگه زندگی نمی کنم
#group_anti_boy
#من_خیلی_وقته_دیگه_زندگی_نمیکنم:(
دیدگاه ها (۲۳)

نزدیک محل کارم یه سوپرمارکت هست که هر روز صبح ازش خرید میکنم...

آن روزِ لعنتی را خوب یادم هست... حوالیِ ساعتِ پنج و ششِ عصر ...

الهی نام تو ما را جواز،مهر تو ما را جهاز،شناخت تو ما را امان...

مامان گلــــــ🍃 🌺 🍃 ــــم،عزیزدلــــــــــــم، تولدت قشنگتری...

یکی بیاد غمو از دلم در آرهجای غم اسمتو رو قلبم بذارهمگه غیر ...

من از تنهایی نمی‌ترسم ،اما از فراموش شدن چرا . برای من فرامو...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط