سناریو انهایپن
موضوع : وقتی با اعضا به کمپ جنگلی میرین ( به عنوان عضو هشتم ) :
هیسونگ : ایشون اصلا معلوم نیست فازش چیه یا میخنده یا ناراحت یا خسته هست یا پر انرژیه یا خوابه با بیداره کلا هیچیش معلوم نیست ( چیکار دارید دوست داره فازش معلوم نباشه خو 🤣❤️ )
جی : ایشون از اول تا آخر کمپ کلا آشپزی کرد و هیچ لذتی به غیر از آشپزی کردن از کمپ نبرد ( بچم 🥺😂 )
جیک : ایشون هم که کلا دنبال لیلا ( سگ جیک ) خانم بودن و لیلا هر جایی می رفت ایشونم هم دنبالش می رفت و کلا پیش لیلا بود ( خب بچش رو دوست داره 🥹❤️ )
سونگهون : ایشونم یا کاملا بی سر و صدا میشست و به افق خیره میشد یا خیلی پر سر و صدا میشد و همش سونو رو اذیت می کرد ( به شخص شخیصه ی شیپ سون سون اشاره کردم 🤣 )
سونو : این بچه ی کیوت مون هم نمیدونست چطوری از دست آزار و اذیت اعضا در امان باشه و کلا در حال فرار از اعضا بود و اگه هم اعضا دیگه اذیتش نمی کردن همش در حال انجام اگیو بود و با کیوت بودنش همه رو میخندوند ( مکنه دوم مون کیوته خب چیکار کنیم 🥹 )
جونگوون : ایشونم که خیلی خوشحال بود که بلاخره میتونه یکم استراحت کنه ولی با اینکه مکنه لاین هست اما بخاطر لیدر بودنش همش داشت اعضا رو جمع و جور می کرد ( بچم 🤣🥺 )
نیکی : ایشون که از اول تا آخر کمپ همش هیونگ هاشو اذیت می کرد و روشون کرم می ریخت و اگه هم یک دقیقه آروم میشد میخوابید ( خب دوست داره و اذیت هم میکنه مشکلی هست 🤣 )
هیسونگ : ایشون اصلا معلوم نیست فازش چیه یا میخنده یا ناراحت یا خسته هست یا پر انرژیه یا خوابه با بیداره کلا هیچیش معلوم نیست ( چیکار دارید دوست داره فازش معلوم نباشه خو 🤣❤️ )
جی : ایشون از اول تا آخر کمپ کلا آشپزی کرد و هیچ لذتی به غیر از آشپزی کردن از کمپ نبرد ( بچم 🥺😂 )
جیک : ایشون هم که کلا دنبال لیلا ( سگ جیک ) خانم بودن و لیلا هر جایی می رفت ایشونم هم دنبالش می رفت و کلا پیش لیلا بود ( خب بچش رو دوست داره 🥹❤️ )
سونگهون : ایشونم یا کاملا بی سر و صدا میشست و به افق خیره میشد یا خیلی پر سر و صدا میشد و همش سونو رو اذیت می کرد ( به شخص شخیصه ی شیپ سون سون اشاره کردم 🤣 )
سونو : این بچه ی کیوت مون هم نمیدونست چطوری از دست آزار و اذیت اعضا در امان باشه و کلا در حال فرار از اعضا بود و اگه هم اعضا دیگه اذیتش نمی کردن همش در حال انجام اگیو بود و با کیوت بودنش همه رو میخندوند ( مکنه دوم مون کیوته خب چیکار کنیم 🥹 )
جونگوون : ایشونم که خیلی خوشحال بود که بلاخره میتونه یکم استراحت کنه ولی با اینکه مکنه لاین هست اما بخاطر لیدر بودنش همش داشت اعضا رو جمع و جور می کرد ( بچم 🤣🥺 )
نیکی : ایشون که از اول تا آخر کمپ همش هیونگ هاشو اذیت می کرد و روشون کرم می ریخت و اگه هم یک دقیقه آروم میشد میخوابید ( خب دوست داره و اذیت هم میکنه مشکلی هست 🤣 )
- ۵.۴k
- ۰۳ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط