ویو ات

ویو ات
+سلامم من مین ات هستم سه ساله که از ازدواجمون گذشته ما بچه ای نداریم خب یونگی رفته سر باند درو زدن رفتم باز کردم
+سلامممم عشقمممم(کیوت،پرید بغلش)
-اهه عشقم سلاممم
+خوبی
-اره
+بزار ببینم(سرشو اینور اونور میکنه و دست میزنه به بدنش)
-خوبم خوبم عشقم نگران چی هستی🤣
+اخه نمی خوام چیزیت بشه بعدم خطرناک ترین کارو داری
-اییی خدا کیوتی من هیچیم نمیشه بعدا من تازه کار که نیستم از ۱۵ سالگی تو این کارم
+میدونم هزار بار گفتی حالا هم بیا دوکبوکی و جاجانگمیون و خورشت و برنج درست کردم به اضافه نودل و کلی چیز دیگه
-واییی عشقم چه کرده وایستا من برم دستشویی و بیام
ویو یونگی
-من هر لحظه عاشق این دختره ی کیوت میشم اییی خدا با اون دستاش چی چیا درست کرده رفتم دستمو شستم و اومدم سر سفره که دیدم ات با کیوتی تمام داره غذا می خوره
+یونگیاا چرا اینطوری نگاه میکنی
-هیچی خیلی کیوتی
+اوممم میدونم(دهن پر)
-🤣🤣

وی‌و یونگی
-داشیم غذا می خوردیم که..