هشتمین روز عجب حال دعایی دارم

هشتمین روز عجب حال دعایی دارم

حالت مشهدی و کرببلایی دارم

حرم امن خدا پنجره فولاد شماست

و خدا گفت که دیدی چه رضایی
دارم؟
واقعا معرکه ای هست میان من و تو

عشق بازیست عجب حال و هوایی
دارم
نفسم، خواب و خوراکم،همه ام
هست ثواب
و بدانید که اینگونه خدایی دارم

ز خراسان بروم کرببلا جان بدهم

که گریزی بزنم میل سنایی دارم

روضه ای آمد و آمد شب هشتم یادم

رقص شمشیر ز اکبر چه نمایی دارد

ناگهان گفت حسین این چه مکرر
شدن است؟

شکر بهر بدنت تکه عبایی دارم
التماس دعا
دیدگاه ها (۳)

شد جمـــعه و روز نهم و یـــار نیامد."از غصه دلم خون شد ودلدا...

ما که لبریز غم و غصه و آهیم هنوزرمضان آمده و غرق گناهیم هنوز...

غصه نخور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط