چند پارتی درخواستی

چند پارتی درخواستی
پارت=آخر
موضوع: جیمین توی یه شرکتی رئیسه و یونگی کارمند اونجاست و اینا کم کم بهم علاقه پیدا میکنن و جیمین اول جلو میره و با کارای مثبت ۱۸ یونگی رو مال خودش میکنه

جیمین:یکی از کامند ها بود گفت که جلسه دارم نمیدونم برم یا نه(کلافه دست کرد توی موهاش)

یونگی:من حالم خوبه بیا باهم بریم وایساا ببینم که لباس نیاوردم(با قیافه پوکر)

جیمین:(رفتم توی اتاق یونگی هم اومد پیشم یه هودی مشکی و شروار جین آبی برداشتم و دادم برای خودمم لباس برداشتم و رفتم توی حموم پوشیدم و اوندم بیرون و گفتم:خب بریم؟

یونگی:بریم(با لبخند)

از زبون آدمین:(با هم رفتن از خونه بیرون سوار ماشین شدن و جیمین ماشین رو روشن کرد و حرکت کردن بعد چند دقیقه رسیدن جیمین ماشین رو ماک کرد پیاده شدن رفتن توی شرکت)

جیمین:(رو به کارمندی که بهش زنگ زده بود کرد و گفت:خب اومدم

کارمند:بفرمایید اتاق جلسه (با هم رفتن داخل و نشستن روی صندلی)

جیمین:خب از اون جایی که آقای مین حالش بد بود متاسفانه نتوستم عکس برای لباس انتخواب کنم میمونه برای جلسه بعد خیلی خب کسی سوالی داره؟

همه:نه رییس

جیمین:( به یونگی نگاهی انداخت و لباخند گفت:بلد شو بریم

یونگی:(پوخندی زد و بلند شد رفت روی کاناپه توی سالن لم داد)

جیمین:(دیدم روی کاناپه لم داده رفتم دوتا قهوه گرفتم اومدم کنارش نشستم و گفتم:بفرمایید قهوه آقای پیشی(قهوه رو داد بهش)

یونگی:مرسی عشقم(خنده و خجالت)

جیمین:(لبخندی زدم و کمی از قهوه ام رو خوردم اون داغ بود سوختم و گفت:وایی دهنم سوختتتت

یونگی:(یهو خندم زیر خنده و لی بعدش با نگرانی گفتم:وای جیمینااا چیشد؟حالت خوبه؟؟(نگران)

جیمین:لبم سوخت نمیخوای خوبش کنی؟

یونگی:چرا که نه(پوزخند)(بهش نزدیک شدم و شروع کردم به بوسیدنش)

جیمین:( همراهیش کردم و دستم رد کردم لای موهاش)

یونگی:(بعد از چند دقیقه ازش جدا شدم)

جیمین:خوشمزه بود(نیشخند)

یونگی:(از خجالت قرمز شد)

جیمین:آخ گوگولی چرا قرمز شدی(خنده)

یونگی:مرسی که هستی عاشقتم

جیمین:همچنین(لبخند)


اومیدوارم از فیکم خوشتون بیاد، خوشحال میشم حمایت کنید💓
دیدگاه ها (۱۷)

استوری درخواستی

چندپارتی درخواستی پارت=۲موضوع: جیمین توی یه شرکتی رئیسه و یو...

چندپارتی درخواستیپارت=۱موضوع: جیمین توی یه شرکتی رئیسه و یون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط