مادر بزرگ برایم قصه نمی گفت شال گردن می بافت

مادر بزرگ برایم قصه نمی گفت.. شال گردن می بافت...

یکی رو یکی زیر.... سپید وبلند... و من زمستان به زمستان...

رویا می پوشم و گرم تر می شوم!!
دیدگاه ها (۱)

زندگی یعنی یه راهی واسه آزمون الهی زندگی یعنی کلاغ پر همه...

سرم سنگین دلم غمگین دلم بگرفته از ما از شما از این چرا آنچه ...

آه عجب کاری بدستت داد دلهم شکست و هم شکستت داد دل

﷽‌#مولای‌غریبم🍁ای یادگار فاطمه که داغ دیده ایبار بزرگ ماتم م...

مادر یعنی زندگی❤️مادر یعنی عشق❤️مادر یعنی مهر❤️مادر یعنی اون...

جرعه ای خاطره.:تابستان سال ۱۳۵۱ شایدم ۵۲ مثل همین تابستون اخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط