عشق در نگاه اول

عشق در نگاه اول...


پارت ۲۱🪄


و رفت تا دستاش رو بشوره...

ویو جیمین...
بعد اون اتفاقی که افتاد قلبش مث گنجشک میتپید اونقدری خجالت کشیده بود که شبیه گوجه شده بود .....

_واییییی خاک تو سرت جیمین خاکک(عههه بچه این حرفا چیه)
_این چه گوهی بود خوردم واییی ریدم کسی که صدای ناله هامو نشنید وایییی حالا چجوری تو روش نگاه کنم چرا احساس میکنم ازم بدش میاد نکنه بره بگه به بابام پوست کلمو میکنه وایییییی ریدی جیمین ریدییییی

همینطور داشت با هودش هزارتا به خودش فوش میداد که جیهوپ اومد تو کلاس که جیمین از ترس اینکه یونگی باشه ۳ متر پرید هوا...

_الهی دستت بشکنه سکته کردممم
×همممم ببینم چی داشتی میگفتی هااا
_هی...هیچی
×اها پس صدای ناله اای کی بود میومد همم
_چییییی ناله
×اره فک کردی کرم وقتی دیدم یونگی اومد تو از پشت در صداتونو شندیم فهمیدم چه ریدنی کردی ولی از ریدنت خوشم اومد
_وایییییی تروخدا به کسی نگو
×حاملت که نکرد هاااا
_نهههه
×اخه امکانش هست مصلا امگایی هاا
_ایییییییی گمشو بیرون تا خودم حاملت نکردم پدسگگگگ
×باشه بابا

و جیهوپ رفت بیرون میخواستم برم بیرون که با سر خوردم به یکی....

شرط
۶۵ فالور
۱۲ لایک
۱۰ کامنت

yona_park
دیدگاه ها (۱۸)

عشق در نگاه اول...پارت ۲۲🪄و جیهوپ رفت بیرون منم خواستم برم ب...

درخواستی هاتون رو زیر این پست بگین♡شامل:تکپارتی،چندپارتی،سنا...

عشق در نگاه اول...پارت ۲۰🪄ویو جیمین...تو افکار مریضم به یونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط