پارت

پارت ۳۳

(پرش زمانی به موقعی که تهیونگ میاد)

تهیونگ:سلام...
یجی:سلام عمو جذاب
ا/ت:سلام......
یجی:عمو جذاب باید بهت ی چیزی بگم
تهیونگ:بگو خانم کوشولو
یجی:دیشب که شما خواب بودی ی خانمی اومد تو اتاق شما
تهیونگ:اون کی بود
یجی:نمیدونم
تهیونگ:باشه...مرسی که گفتی
ا/ت:یجی قشنگم بیا
یجی:باشه مامانی
ا/ت:ما میریم تو حیاط
تهیونگ:باشه
(رفتن تو حیاط)
ا/ت:یجی مگه قرار نشد نگی؟
یجی:من قرار شد نگم اون تو بودی
ا/ت:یجیییی(😂😂)
یجی:اینم ۸۰۰ وون میخواد برای اینکه بهش بگم شوخی بوده
ا/ت:باشه...بگیر

ویو تهیونگ
تو اتاق کارم بودم که صدای در اومد
تهیونگ:بیا تو
یجی:عمو جذاب دستم نمی‌رسه
تهیونگ:وایسا اومدم
یجی:مرسی...عمو جذاب من شوخی کردما
تهیونگ:چیو؟
یجی:دیشب یکی تو اتاقتون بود
تهیونگ:آها باشه جوجه
یجی:چی کار میکردی
تهیونگ:میخوای ببینی؟
یجی:آره
تهیونگ:بیا بهت نشون بدم

شرط ۴ لایک
۵ کامنت