قرار بود

قرار بود
مرگ ما را از هم بگیرد
و مرگ حتمن مردی ست چهارشانه
با وضع مالی،
کمی بهتر از من

که تو دوستش داری
دستت را گرفته است
و با تو قدم می زند . . .
دیدگاه ها (۶)

از عاشقی ، نشانه بیاور برای من .من عاشقم ، بهانه بیاور برای...

آدمهایی هستند در زندگیتان ...نمی گویم خوبند یا بد ،اما ،چگال...

دلتنگیشوخی سرش نمی‌شوددلتنگی موریانه است ومن هنوزآدم نشده‌ام...

ﺳﺎﻝ ﻫﺎﺳﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﺮﺩﻡﺳﺎﻝ ﻫﺎﺳﺖ ﺑﻐﺾ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭﻟﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻪ !ﻓﺮﻭ ﻣﯿﺒﺮﻣ...

با تو قدم بزند..با تو برقصد.. تو را ببوسد در آغوشت بگیرد.. ب...

فضل عطا

ای جان من خسته درمانده فدایتمن منتظرم بشنوم از دور صدایت شای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط