part
part 138
ری: اشکال نداره منتظرش وایمیستیم
سوزومه: منم یه زنگ به میزنم
سوزومه زنگ زد بهش بعد چند بوق برداشت
جنیور: الو
سوزومه: نمیای
جنیور: تو راهم پنج دقیقه دیگه رسیدم
سوزومه: اوکی منتظریم (قط کرد)
لیلی: چی گفت
سوزومه: تو راه
الن با یه سینی اومدو روی میز عسلی های کیک و قهوه گذاشتو میز اصلی رو با مخلفات پر کرد
اما: خونه قشنگی داری
سوزومه: ممنون سلیقه جنیور
اما: سلیقش خوبه
لیلی: خیلی هم تو اینجور چیزا حساس..... اخرین بار که باهاش رفتم خرید ازش متنفر شدم انقد به اینجاو اونجای لباس و جواهرات نق میزد
همه زدن زیر خنده
سوزومه: پس تو خرید عروسی پارت کرده
لیلی: چجورم
ری: پس برای عروسی منو جسیکا هم یه استینی بالا بزن
لیلی: چشم ولی بدون اون بزمجه
ری: یاا با شوهرش اینجوری صحبت نکن ناراحت میشه
سوزومه: باز این شروع کرد
صدای چرخیدن کلید اومد
ری: فک کنم شوهرت اومد
سوزومه از جاش بلند شدو رفت سمت در جنیور وارد شد
جنیور: های بیبی
سوزومه کتش رو از دستش گرفتو گزاشت رو رختاویز
جنیور: زیاد دیر کردم
سوزومه: نه ما هم یه ربع پیش اومدیم
جنیور: اوم
ری: سلام داداش
جنیور: سلام
لیلی: های مستر
جنیور: های لیدی
کارول: سلام اقای ویم
اما: سلام
جنیور: راحت باشین مشکلی نیست
کارول و اما: چشم
سوزومه: خب حالا که هممون اینجاییم بیایین درمورد پروژمون حرف بزنیم
ری: خب بیبی ساعت چند فیلم برداری رو انجام میدین
سوزومه: چون قرار چند تا جا عکاسی کنیم به نظرم زود بریث بهتره
کارول: منم با نظرش موافقم اگه دیر بریم جمعیت مکان ها زیاد میشه و برای عکاسی خوب نیست
ری: اوکی پس ساعت شیش راه میفتیم تا اونجا اماده بشیم هفد میشه
لیلی: اول کجا میرید
اما: به نظرم اول بریم پارک پرسپکت چون صبح زود برای عکاسی عالیه
جنیور: در اخر هم بریم پارک پل بروکلین چون جمعیت زیاد بشه بهتره
ری: اوکی پس، فردا به ترتیب اول پارک پرسپکت بعد پارک سنترال و بعد پارک فلاشینگ میدوز و پارک پل بروکلین
جنیور: میکاپ ارتیست امادست
اما: بله من هماهنگ کردم
سوزومه: منم با فیلم بردار صحبت کردم
لیلی: چطور میخواین فیلم برداری و تبلیغ کنید
سوزومه لبتاپ رو جلوی لیلی گذاشت و یکی یکی مرحله هارو بهش توضیح داد بعد نیم ساعت گفتو گوشون تموم شدو بلند شدن که برن
ری: جنیور تو اما و کارول رو ببر خونشون من لیلی رو میبرم
جنیور: اوکی
همه با هم از خونه خارج شدن سوزومه برا مطمئن شدن دوباره پروژشونو مرور کرد جنیور بعد بیست مین اومد خونه دید سوزومه جلوی لبتاپ خوابش برده لبتاپ رو بست سوزمه رو براید استایر بغل کرد برد بالا و روی تخت خوابوند خودش لباساش رو عوض کردو روی تخت ولو شد سوزومه رو تو بغلش کشیدو موهاش رو نوازش کرد
جنیور: چی میشد
ری: اشکال نداره منتظرش وایمیستیم
سوزومه: منم یه زنگ به میزنم
سوزومه زنگ زد بهش بعد چند بوق برداشت
جنیور: الو
سوزومه: نمیای
جنیور: تو راهم پنج دقیقه دیگه رسیدم
سوزومه: اوکی منتظریم (قط کرد)
لیلی: چی گفت
سوزومه: تو راه
الن با یه سینی اومدو روی میز عسلی های کیک و قهوه گذاشتو میز اصلی رو با مخلفات پر کرد
اما: خونه قشنگی داری
سوزومه: ممنون سلیقه جنیور
اما: سلیقش خوبه
لیلی: خیلی هم تو اینجور چیزا حساس..... اخرین بار که باهاش رفتم خرید ازش متنفر شدم انقد به اینجاو اونجای لباس و جواهرات نق میزد
همه زدن زیر خنده
سوزومه: پس تو خرید عروسی پارت کرده
لیلی: چجورم
ری: پس برای عروسی منو جسیکا هم یه استینی بالا بزن
لیلی: چشم ولی بدون اون بزمجه
ری: یاا با شوهرش اینجوری صحبت نکن ناراحت میشه
سوزومه: باز این شروع کرد
صدای چرخیدن کلید اومد
ری: فک کنم شوهرت اومد
سوزومه از جاش بلند شدو رفت سمت در جنیور وارد شد
جنیور: های بیبی
سوزومه کتش رو از دستش گرفتو گزاشت رو رختاویز
جنیور: زیاد دیر کردم
سوزومه: نه ما هم یه ربع پیش اومدیم
جنیور: اوم
ری: سلام داداش
جنیور: سلام
لیلی: های مستر
جنیور: های لیدی
کارول: سلام اقای ویم
اما: سلام
جنیور: راحت باشین مشکلی نیست
کارول و اما: چشم
سوزومه: خب حالا که هممون اینجاییم بیایین درمورد پروژمون حرف بزنیم
ری: خب بیبی ساعت چند فیلم برداری رو انجام میدین
سوزومه: چون قرار چند تا جا عکاسی کنیم به نظرم زود بریث بهتره
کارول: منم با نظرش موافقم اگه دیر بریم جمعیت مکان ها زیاد میشه و برای عکاسی خوب نیست
ری: اوکی پس ساعت شیش راه میفتیم تا اونجا اماده بشیم هفد میشه
لیلی: اول کجا میرید
اما: به نظرم اول بریم پارک پرسپکت چون صبح زود برای عکاسی عالیه
جنیور: در اخر هم بریم پارک پل بروکلین چون جمعیت زیاد بشه بهتره
ری: اوکی پس، فردا به ترتیب اول پارک پرسپکت بعد پارک سنترال و بعد پارک فلاشینگ میدوز و پارک پل بروکلین
جنیور: میکاپ ارتیست امادست
اما: بله من هماهنگ کردم
سوزومه: منم با فیلم بردار صحبت کردم
لیلی: چطور میخواین فیلم برداری و تبلیغ کنید
سوزومه لبتاپ رو جلوی لیلی گذاشت و یکی یکی مرحله هارو بهش توضیح داد بعد نیم ساعت گفتو گوشون تموم شدو بلند شدن که برن
ری: جنیور تو اما و کارول رو ببر خونشون من لیلی رو میبرم
جنیور: اوکی
همه با هم از خونه خارج شدن سوزومه برا مطمئن شدن دوباره پروژشونو مرور کرد جنیور بعد بیست مین اومد خونه دید سوزومه جلوی لبتاپ خوابش برده لبتاپ رو بست سوزمه رو براید استایر بغل کرد برد بالا و روی تخت خوابوند خودش لباساش رو عوض کردو روی تخت ولو شد سوزومه رو تو بغلش کشیدو موهاش رو نوازش کرد
جنیور: چی میشد
- ۴.۱k
- ۱۳ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط