تو چه کردی که دلم را به تنم لرزاندی

تو ❤ چه کردی، که دلم را، به تنم لرزاندی.......
یک شـَبـه آمـدی،، وُ در دلم عُمری مانـدی

در نگاهـت چه فـروغی، نهان بود، که از پرتو ِآن
عـشق، بـر دخـمه ی تاریکِ دلم،، افـشاندی....

نه تـو،، آن سان،، بـَر ِمن بودی،، وُ نه من بَـر ِتـو
که بدیـن سان،، تـو مرا،، واله ی خود گرداندی

این چه حسّی ست،، که من،، بَهـر ِتـو❤ ،، در دل دارم
آن چه احـساس خوشی بود، که سویم راندی

تـوچه کردی که با جـرعه ای از جام ِ لـبت
چشمه ی مِـهر، به صحرای دلم،، جوشاندی.....

تـو❤ نبودی من از عـشق، چه میـدانستم؟......
تو چه خوب آمدی،، وُ خوب به من فهماندی!

از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAAFuoaddonyatiktak2pgXxCsxw
دیدگاه ها (۷)

‌خندهای تو❤ دلم را می برد ای جان منبرق چشمانت می برد ایمان ...

و تو آن شعر محالی که هنوز ،با دو صد دلهره در ،حسرت آغاز توام...

وفی قلبی أحفظ صوتکوفی روحی یتوغل إسمکک نهایةلیس بعدها ٱخراز ...

تو مثل هیچ‌کس نیستیو هیچ کس مثل توحتی اگر نامت را هزاران نفر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط