خب..
امروز روز آخر مدرسه ما بود و... بعدش قرار نیست همو ببینم فقط امتحان هامونو جدا جدا میدیم.
به خودم قول داده بودم که امسال رو گریه نکنم ولی در آخر... درواقع ترکیدم.
دعوا های زیادی داشتیم... مسخره بازی های زیادی داشتیم... گیر دادن معلم به بلند خندیدن ها... خیس کردن همدیگه و همه چی
بعضی وقتا وقتی آدم چشماشو باز میکنه مییبینه چقد لحظه های ریز ریزی لاهای دردامون هستن که متوجهش نیستیم.
امسال با اون ها خیلی چیز ها رو تجربه کردم... خنده های شدید... گریه های شدید... شوخی های بی نمک... چالش دنس هایی از ناکجا آباد.. مسخره بازی درآوردن و حتی.. عاشق شدن.
ازشون ممنونم که امسال تموم کردن با من.
دلارام مرسی همیشه با دیوونه گی هات مارو از خنده دل درد می آوردی
مهنا مرسی که همیشه متمرکز درس بودی و با دوستات دنس میرفتی و بعضی وقتا از سر درد گریه میکردی
مدیسا مرسی که همیشه بلند خندیدنات توی سرم بود و رومخم بودی ولی قناری کلاس بودی
آرام مرسی که ما رو با سوال های مسخره میخندوندی
و دوستای خودم که هنوز باهاشون هستم... ممنونم که بهم دنیای خنده و شادی رو نشونم دادید و
بنیتا مرسی که توی دلم یه گیاهی از احساسات کاشتی که دوسال موند و داره درخت میشه. ممنون که کنارم بودی ممنون که درکم کردی ممنون که بهم بعد از مدتها شادی دادی و ممنون که بهم یاد دادی چجوری عاشق باشم
دلم براتون یذره میشه و امیدوارم هر جا که هستید امیدتون رو از دست ندید و همیشه ادامه بدید
کسایی هم که این پست رو میبینن امیدوارم موفق و همیشه پیروز و شاد باشن و همه جا لب خندون و دل شاد با وجود همه ی درد ها داشته باشن
امضا: ریحانه
به خودم قول داده بودم که امسال رو گریه نکنم ولی در آخر... درواقع ترکیدم.
دعوا های زیادی داشتیم... مسخره بازی های زیادی داشتیم... گیر دادن معلم به بلند خندیدن ها... خیس کردن همدیگه و همه چی
بعضی وقتا وقتی آدم چشماشو باز میکنه مییبینه چقد لحظه های ریز ریزی لاهای دردامون هستن که متوجهش نیستیم.
امسال با اون ها خیلی چیز ها رو تجربه کردم... خنده های شدید... گریه های شدید... شوخی های بی نمک... چالش دنس هایی از ناکجا آباد.. مسخره بازی درآوردن و حتی.. عاشق شدن.
ازشون ممنونم که امسال تموم کردن با من.
دلارام مرسی همیشه با دیوونه گی هات مارو از خنده دل درد می آوردی
مهنا مرسی که همیشه متمرکز درس بودی و با دوستات دنس میرفتی و بعضی وقتا از سر درد گریه میکردی
مدیسا مرسی که همیشه بلند خندیدنات توی سرم بود و رومخم بودی ولی قناری کلاس بودی
آرام مرسی که ما رو با سوال های مسخره میخندوندی
و دوستای خودم که هنوز باهاشون هستم... ممنونم که بهم دنیای خنده و شادی رو نشونم دادید و
بنیتا مرسی که توی دلم یه گیاهی از احساسات کاشتی که دوسال موند و داره درخت میشه. ممنون که کنارم بودی ممنون که درکم کردی ممنون که بهم بعد از مدتها شادی دادی و ممنون که بهم یاد دادی چجوری عاشق باشم
دلم براتون یذره میشه و امیدوارم هر جا که هستید امیدتون رو از دست ندید و همیشه ادامه بدید
کسایی هم که این پست رو میبینن امیدوارم موفق و همیشه پیروز و شاد باشن و همه جا لب خندون و دل شاد با وجود همه ی درد ها داشته باشن
امضا: ریحانه
- ۲.۷k
- ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط