فیک عضو هشتpart
فیک عضو هشت/part7\
یورا:کوک؟اینجا چیکار میکنی؟
کوک:اومدم بگم منیجرت گفت امروز باید زود تر بیای و همینجوری بیام دنبالت
یورا:آها مرسی
ویو یورا
با کوک سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه ی من از کوک خواستم بیاد تو تا حاضر شم
کوک:زود باش دیگه
یورا:دارم لباس انتخاب میکنم
کوک:هوووف اوکی
«۱۰ دقیقه بعد »
یورا:خب بریم
کوک:بریم
ویو کوک
موهای یورا خیلی بلنده الان موهاش رو بافته و خیلی خوشگل شده البته خیلی خوشگل بود و خوشگل تر شد
«کمپانی»
ویو یورا
رسیدیم کمپانی به اعضا سلام کردم و آماده شدم تا دنس هارو تمرین کنیم
چند دور تمرین کردیم و یکم استراحت کردیم که یاد اون پیام اوفتادم رفتم تا به منیجرم بگم و گفتم که
یورا:سون جه شی
سون که:بله؟
یورا:خب«ماجرا گفت»
سون جه:خیلی خب پیگیری میکنم
یورا:مرسی
سون جه:حالا برو سر تمرین کوچولو
یورا:من کوچولو نیستم
سون جه:باشه،باشه ببخشید«خنده»
یورا:«خنده»
ویو یورا
منو سون جه باهم خیلی صمیمی هستیم و اون یک سال از من بزرگترها وقتی من اودیشن دادم برای آیدلی اون هم گفت من اگه آیدل شدی منیجرت میشم و خب همین هم شد
ویو جیمین
داشتیم تمرین میکردیم که احساس کردم که یورا همش حواسش پرده انگار استرس داره و حواسش نیست حرکات رو دیر و زود انجام میده که وقتی داشتیم یکم دوباره استراحت میکردیم رفتم سمتش
جیمین:خوبی؟
یورا:ها؟آ...آره خوبم
جیمین:میدونم که نیستی
یورا:خب فقط یکم استرس دارم
جیمین:برای اینکه تهدید شدی؟
یورا:اوهوم
جیمین:اووو بیا بغلم کوچولو
یورا: چرا امروز همه به من میگن کوچولو؟صبر کن ببینم تو آینه نگاه کردی؟
جیمین:بیا بغلم خیلی حرف میزنی
ادمین«عه وا من😂»همو بغل کردن رفتن سر تمرین
بعد از کلی وقت پارت بعدیییی
ببخشید خیلی کوتاه بود
امروز چند تا پارت آپلود میکنم🫀💫
دوستون دارم✨🪐
یورا:کوک؟اینجا چیکار میکنی؟
کوک:اومدم بگم منیجرت گفت امروز باید زود تر بیای و همینجوری بیام دنبالت
یورا:آها مرسی
ویو یورا
با کوک سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه ی من از کوک خواستم بیاد تو تا حاضر شم
کوک:زود باش دیگه
یورا:دارم لباس انتخاب میکنم
کوک:هوووف اوکی
«۱۰ دقیقه بعد »
یورا:خب بریم
کوک:بریم
ویو کوک
موهای یورا خیلی بلنده الان موهاش رو بافته و خیلی خوشگل شده البته خیلی خوشگل بود و خوشگل تر شد
«کمپانی»
ویو یورا
رسیدیم کمپانی به اعضا سلام کردم و آماده شدم تا دنس هارو تمرین کنیم
چند دور تمرین کردیم و یکم استراحت کردیم که یاد اون پیام اوفتادم رفتم تا به منیجرم بگم و گفتم که
یورا:سون جه شی
سون که:بله؟
یورا:خب«ماجرا گفت»
سون جه:خیلی خب پیگیری میکنم
یورا:مرسی
سون جه:حالا برو سر تمرین کوچولو
یورا:من کوچولو نیستم
سون جه:باشه،باشه ببخشید«خنده»
یورا:«خنده»
ویو یورا
منو سون جه باهم خیلی صمیمی هستیم و اون یک سال از من بزرگترها وقتی من اودیشن دادم برای آیدلی اون هم گفت من اگه آیدل شدی منیجرت میشم و خب همین هم شد
ویو جیمین
داشتیم تمرین میکردیم که احساس کردم که یورا همش حواسش پرده انگار استرس داره و حواسش نیست حرکات رو دیر و زود انجام میده که وقتی داشتیم یکم دوباره استراحت میکردیم رفتم سمتش
جیمین:خوبی؟
یورا:ها؟آ...آره خوبم
جیمین:میدونم که نیستی
یورا:خب فقط یکم استرس دارم
جیمین:برای اینکه تهدید شدی؟
یورا:اوهوم
جیمین:اووو بیا بغلم کوچولو
یورا: چرا امروز همه به من میگن کوچولو؟صبر کن ببینم تو آینه نگاه کردی؟
جیمین:بیا بغلم خیلی حرف میزنی
ادمین«عه وا من😂»همو بغل کردن رفتن سر تمرین
بعد از کلی وقت پارت بعدیییی
ببخشید خیلی کوتاه بود
امروز چند تا پارت آپلود میکنم🫀💫
دوستون دارم✨🪐
- ۷.۴k
- ۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط