سناریو

سناریو

وقتی بعد از اینکه عصبی میشه ازش می‌ترسی و بهش میگی نزدیکم نیا.


نامجون: یعنی انقد زیاده روی کردم؟... ا.ت تو رو خدا بیخیال!


©


جین: از صورت هندسام من می‌ترسی؟ من فقط یه لحظه عصبی شدم!


©


شوگا: (سکوت) نمی‌دونم چی بگم... بعد اینهمه سر یه چنین چیزی؟


©


هوسوک: (یه شاخه گل بهت میده) متاسفم... باشه؟


©


جیمین: (بی مقدمه بغلت می‌کنه و بغلش بهت حس آرامش میده) بهتری؟


©


تهیونگ: (یونتانو بغل میکنه) ببین تانی از من نمی‌ترسه!


©


جونکوک: (بی مقدمه خیس می‌بوست تا تورو رام کنه و موفق میشه)


©

گناه دارم یونو؟
پیج دومم فالو نشه؟
دیدگاه ها (۶)

گزارش شه؟@amirrwuo

استوری درخواستی گایز

حالم خراب است یونو؟...برم به فیک جدیدم برسم...تو این پیج نی ...

بچه‌ها اینو دارم تو @shuka_fiction می‌نویسم. مایل به خوندنش؟

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۲۲(گوینده : میتسوری:)امروز میخوام...

غرور اسلیترینی (فصل ۲) P5

وانشات اینوماکی//پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط