ات دستیار رئیس یه زنه رابطش با رئیس چه جوریه با خودش نکنه ...

𝒑𝒂𝒓𝒕 ۲

ات : دستیار رئیس یه زنه رابطش با رئیس چه جوریه با خودش نکنه با دستیارش نه دارم زود قضاوت می کنم

خانم : خیلی خوب صمیمی خیلی خوش برخورده مثل رئیس خیلی به هم میان همه حدس می زنن با هم باشن خیلی کیوتن وای منم از این رابطه های باحال می خوام فعلا مخفیه ولی همه می دونن یه بار داشتم قهوه می بردم دیدم دست همو گرفتن

ات : چی

خانم : این اصلا ربطی به موضوع ما نداره اعطلاعات شرکت رو نباید به غریبه ها داد

ات : با خودش «شاید شایعه است داخل همه شرکت ها هست بهتره با خانم کانگ حرف بزنم » ببخشید چجوری می تونم خانم کانگ رو ببینم ایشون کجان که یه صدایی اومد

؟؟: دنبال من می گردین

ات : شما

؟؟: خانم کانگ هستم دستیار اقای جئعون

ات : بله خوشبختم می خواستم باهاتون صحبت کنم

خانم کانگ: درباره چی

ات : می شه یه جای خلوت صحبت کنیم

خانم کانگ: حتما بفرمایید از این ور بیاد به دفتر من

ات : چشم رفتن داخل دفتر خانم کانگ روی مبل  نشست ات هم روبه روش نشست

خانم کانگ : چی میل دارید بگم براتون بیارن

ات : مرسی چیزی نمی خوام

خانم کانگ : هرطور مایلین

ات : بیا واضح و صادقانه با هم صحبت کنیم

خانم کانگ : بله حتما من همیشه صادقم فقط من نمی دونم شما کی هستین و چی می خواین

ات : مهم نیست من کیم رابطت با اقای جئعون چیه

خانم کانگ : شوهرمه ...ات حرفش رو قطع کرد

ات : چی چطور تونسته از وجود من خبر داشتی زنش شدی

خانم کانگ : شوخی کردم اخه این چه سوالیه معلومه دستیارشم از وجود شما مگه شما کی هستین

ات : یعنی شما هیچ رابطه ای با اقای جئعون ندارید

خانم کانگ : دارم رابطه دارم

ات : تکلیف منو روشن کنید الان اقای جئعون شما رو دوست داره یا نه

خانم کانگ : نمی دونم والا از خودشون بپرسید ولی به نظرم اره

ات : می خواست پاشه بره خوشبخت بشید

خانم کانگ : مرسی ممنون ولی من ازدواج کردم دیره باره ی این حرف

ات : یعنی زنش شدی واقعا شوهرته

خانم کانگ : اره زنش شدم واقعا شوهرمه

ات : به پای هم پیر شید من از زندگیتون می رم بیرون(ناراحت )

خانم کانگ : شما هیچ وقت توی زندگی ما نبودید

ات : یعنی نمی دونستین من زنشم و زن داره

خانم کانگ : یون هیونگ شی می کشمت زن داشتی به من نگفتی (با داد اعصبانیت ) پاشد می خواست بره

ات :خانم اروم باشید یون هیونگ کیه

خانم کانگ : اسم شوهرتم نمی دونی (کنایه عصبی)

ات : فکر کنم اشتباه شده من زن جونگ کوکم

خانم کانگ : زن اقای جئعون مگه زن داره پس الان شما داشتین راجب اقای جئعون می گفتین

ات : اره من اشتباه کردم فکر می کردم کوک داره با شما بهم خیانت می کنه شرمنده

خانم کانگ : خب یه ذره مکث ولش کنید بفرمایید نشستن

ات : چرا مکث کردید چیزی هست که در اتاق رو زدن صدای کوک بود

کوک : خانم کانگ داخل ..
دیدگاه ها (۱۳)

𝒑𝒂𝒓𝒕 ۳ ات : امروز همان فردای دیروز ...

𝒑𝒂𝒓𝒕 ۴ ات : باشه رفت اب زد ب...

𝒑𝒂𝒓𝒕 1 ...

𝒑𝒂𝒓𝒕 ۲۰ ات : فکر می کنم منم هر ...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۶#

p²+ بیا اینجا که کلی کار داریم.. اولین مشتری اومد.. دومین.. ...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط