عشق اجباری

عشق اجباری "
p,14
.
.
رفتم پیش پسرا و کلی باهاشون حرف زدم ....
.
ویو ساعت ۶
توی گوشی بود که زنگ در خورد ...
کوک : مهمون داریم ؟
ا/ت : ع یادم رفت بهت بگم یکی از دوستامه گفتم بیاد باهم آماده شیم ...
رفتم درو باز کردم ..... جولیا پرید بغلم
جولیا :ا/تتتتههههه عشقم چطوریی
ا/ت : مرسیی تو چطوری
از بغلش اومدم بیرون و بردم که به پسرا معرفیش کنم ....
ا/ت : خب پسرا جولیا ...جولیا پسرا .... ایشون جیمینه و اینم جونگ کوکه اینم ت....
جولیا : تهیونگ!؟
تهیونگ : جولیا؟!
ا/ت : شما همو میشناسینننن؟؟
جولیا : متاسفانه اره .
تهیونگ : هه متاسفانه !
جولیا : بریم بالا برای مهمونی حاضر شیم ...
ا/ت : عع .. باشع بریم ...
رفتیم تو اتاق ‌... درو بستم و گفتم ...
ا/ت : توضیح بدهههه
جولیا : باشه بابا نمیری ... خب قضیه ی ما این بود کهه.... تهیونگ توی ۱۶ سالگیم عاشقم شده بود و منم دلمو بهش باخته بودم .... ما یکسال باهم بودیم و بعد از اون یکسال مجبور شدیم از هم جدا بشیم ‌و الان دوساله که دیگه همو ندیدیم ...
ا/ت : چراااا بههه منننن نگفتی
جولیا : چون نپرسیدی ..
ا/ت : خب ولش کن زیاد خودتو در گیر نکن .... راستییی لباس چی میپوشی ؟؟
جولیا : این ( عکسشو میزارم )
ا/ت : اوو منم این ( اینم میزارم ) خوبه؟
جولیا : عالیهه
رفتیم لباسامونو پوشیدیم و ی میکاپ لایت کردیم و بعد باهم موهامونو فر کردیم ..... ساعت ۸ شد و منو جولیا باهم رفتیم پایین ....... دیدم پسرا درگیر لباسای خودشونن ....جالب بود هر سه تا باهم ست کرده بودن ‌... پیرهن سفید با کروات و شلوار مشکی.... جیمین و تهیونگ کراواتاشو بستن ولی جونگ کوک نه .... خیلی کیوت درگیر کراوتش بود ... با کفشای پاشنه بلدم رفتم سمتش که گفتم ...
ا/ت : جالبه بزرگ ترین مافیای کره نمیتونه کروات ببنده؟ ( خنده )
رفتم جلو و .........
.
.


اینم پارت ۱۴ امیدوارم خوشتون بیادد🥲🎀🐾
دیدگاه ها (۱۸)

بچه ها برقامون رفته برای همین نت ندارم هر وقت برقامون اومد پ...

"عشق اجباری" p,15 ..رفتم جلو سمتش و به زور کرواتو ازش گرفتم ...

"عشق اجباری " p,13..ویو فردا صبح ساعت ۱۰ *با آلارم گوشیم بع...

"عشق اجباری " p,12 ..کوک : بوسم کن .. بدو ا/ت : چییی ؟ عمرا ...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

"سرنوشت "p,30...۱۰ مین بعد ....ماشین جیهوپ جلوی کلبه ی چوبی ...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط