همه شب زار می سوزم

همه شب زار می سوزم
به تاریکی و تنهایی
که با من هیچ دلسوزی
درین مسکن نمی سوزد
دیدگاه ها (۱۹)

به چشمانت بگو دریا نشوند من شنا بلد نیستمبا یک موج نگاهت غر...

هر دوشنبه یک دو راهی بر سر راه من استانتخاب من تو باشی یا خو...

اگـر هنوز هـــم برگی از عشـــق مانده بر شاخه های خاطِرَت،با ...

رگ حیــاتـــــــممیان لب های تو میتپداین عاشقــــانـــه های ...

یک شب لبان تشنهٔ من با شوقدر آتش لبان تو می سوزدچشمان من امی...

رفیق بود؛با او می توانستم بعد از گریه های بلند، از چیزهای کو...

همه ی من !دلم برای زمستان نمی سوزد !دلم برای بهار تنگ نیست !...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط