بانو کمی از التهاب دامنت را
بانو کمی از التهاب دامنت را..
یک شاخه از آلاله ی پیراهنت را..
من می رسم تا تو ولی خاتون قصه..
دیر آمدم یک پیچ از رقصیدنت را..
هر شب من و قام دو چشمِ چون همیشه..
بانو بیا. یک بیت از گل چیدنت را..
آهسته می آیم به بالینت که شاید..
بانوی من یک لحظه از خندیدنت را..
آتش زدی بر جانم و دامن کشیدی..
بانو کمی از التهاب دامنت را..
یک شاخه از آلاله ی پیراهنت را..
من می رسم تا تو ولی خاتون قصه..
دیر آمدم یک پیچ از رقصیدنت را..
هر شب من و قام دو چشمِ چون همیشه..
بانو بیا. یک بیت از گل چیدنت را..
آهسته می آیم به بالینت که شاید..
بانوی من یک لحظه از خندیدنت را..
آتش زدی بر جانم و دامن کشیدی..
بانو کمی از التهاب دامنت را..
- ۲۰۹
- ۱۱ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط