دست یونا رو از رو صورتش برداشت

دست یونا رو از رو صورتش برداشت،


کوک: درد داری؟


یونا که نمبخواست کوک رو ناراحت کنه به نشونه ی اره سرشو تکون داد..
قبل اینکه به خودش بیاد دید توی وان حموم اتاقشه.. و تکیش به کوک بود.. کوک توی اب یکم شکمشو ماساژ داد و جای مارکاشو گاهی میلیسید

بعد از شستن خودشونو از حموم در اومدن یونا لباس خودشو پوشید و رفت ت اتاق هیون‌کی که با جسم خواب مینهو رو به رو شد...
یونا که مینهو رو دید پوکر فیس نگاهش کرد
زیر لب گفت


_معلوم نیس باز چ گوهی خوردن ک انداختنشون بیرون... قطعا وقتی این لاشی اینجاس خواهرشم هست دیگه
دیدگاه ها (۲)

ویو یوناپاشدم و یه تیشرت سفید و شرتک مشکی برای کوک گرفتم و س...

نرفته برگشتم تو اتاق و گفتم_پیش مینهو روم غیرتی نشو. چون من ...

گایز... واقن بیشتر ا این نتونستم بنویسم.. بقیش باشه با ذهن خ...

گایز بگین این کیه؟

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط