م غرورم را از سر راه نیاوره ام ه هر چ لت واست ب

مـטּ غرورم را از سر راه نیاورבه ام ڪه هر چـﮧ בلت פֿـواست با آלּ بڪنے ...
غرور مـטּ اگر بشڪنـב ... 
با تڪـﮧ هایش ...
شاهرگ زنـבگے تو را פֿـواهم زב ...
دیدگاه ها (۷)

من  عاشِقِ |دخترونگی| هاممعـاشـــق ایـــن دنیـــای صــورتیــ...

باهام ﺩﻋﻮﺍ ﮐﻦﺑﺎﻫﺎﻡ ﻗـــﻬﺮ ﮐﻦﺣﺮﺻﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺭﺑﻬــــﻮﻧﻪ ﺑﮕﯿـــــ...

בل مَـــטּ چــہ خُــرב ســآل استســـــآבه مے نِـِــگرבســــآ...

ڪآش از اوَل میבونستمــ تو ماله בیگرونـےڪآش از اول میفَــهمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط