بعد مدت ها وقت پیدا کردم این بی صحابو بنویسم
بعد مدت ها وقت پیدا کردم این بی صحابو بنویسم
کمیک روح ها پارت ۴
🟤هاسک
🟤آنجل ....همش تقصیره منه باید براش یه نقشه یا برنامه میکشیدم احمق (مشت زدن رو سرت) حالا چجوری آنجل آزاد کنم تنها یه راه مونده...
(همین لحظه در هتل)
⚫لوسیفر
⚫خوشت اومد چارلی عزیزم مثه قبلنا برات پنکیک مورد علاقتو پختم
🔴الستور
🔴(فکر کردن)میکشمت بیچارت میکنم نابودت میکنم کاری میکنم خودکشی کنی(حرف زدن)عالی بود پدر این خوشمزه ترین چیزی بود که تا حالا خوردم
(صدای در)
🟤سلام (دویدن پیش چارلی) چارلی! تو الستور ندیدی؟ با هاش کار دارم
🔴(بالا بردن ابرو) تو چی کاری باهاش داری؟
🟤الان وقته سوال پرسیدن نیست میشه بگی اون کجاست
🔴به من بگو چیکارش داری تا بهت بگم کجاست
🟤باشه عععع..ببخشید سرورم با اجازه من با چارلی یه صحبتی دارم
⚫اوه نه مشکلی نیست راحت باشین
🟤چارلی من به کمک الستور احتیاج دارم ولنتینو آنجل گرفته اون فقط میتونه از دست ولنتینو نجاتش بده
🔴نه اون نمیتونه چون بهم گفت که یه کاری داره و نمیتونه برگرده خودتم میدونی اون از گوشی استفاده نمیکنه
🟤اوه شت ....حالا باید چیکار کنم
(چارلی صدای اونارو از پشت در میشنوه)
🟡چارلی
🟡وای نه پس بخواطر همین ...من باید آنجل نجات بدم
🟡وگی به الستور چیزی نگو من میرم آنجل نجات بدم
⚪وگی
⚪ چی!!!!چرا آنجل باز تو کدوم دردسری افتاده
🟡ولنتینو اونو گرفته هاسک از الستور درخواست کمک کرد اما الستور نمیتونه تو بدن من کاری بکنه من خودم باید دست به کار بشم
⚪ اصلاً همچین اجازه ای نمیدم
🟡ببخشید وگی ولی من مجبورم .(پریدن از پنجره)
⚪چارلی نه!!
🔴این سر صدا برای چیه (دیدن اطراف) پس چارلی کجاست؟
⚪عممممم...راستش اون رفت ..خوب
🔴کجا رفت میشه واضح بگی
⚪خوب اون رفت به....
🔴اگه همین الان نگی به لوسیفر همه چیو میگم
⚪باشه باشه میگم اون رفته تا....آنجل نجات بده
🔴چی تو داری شوخی میکنی دختر خانم باور کن شوخی هات اصلاً جالب نیستن
⚪خوب دیگه عاممممم..... این شوخی نبود
🔴چارلی رفت چه گوهی بخوره ؟اون بلد نیست از قدرتام استفاده کنه اون خیلی برای استفادشون مهربونه اونم با بدن من رفته تف به این شانس
🟡خوب رسیدم حالا چجوری باید از قدرتای الستور استفاده کنم؟ عععع...نظری ندارم اوه مشکلی نیست چارلی همه از الستور می ترسن فقط کافیه ازش بخوام تا آنجل آزاد کنه (باز کردن در)همممم کسی اینجا نیست
(گیر افتادن توسط کابل ها)
🟡اوه این دیگه چه کوفتیه هی!
🔵واکس
🔵سلام دوست قدیمی خیلی وقت بود ندیدمت هی الستور دلت برام تنگ نشده
🟡(تعجب کردن) زمزمه*فاک حالا باید چیکار کنم
( در هتل)
(لوسیفر همه حرفا وگی و الستور میشنوه)
⚫یا همین الان مثل آدم میگین چه خبر شده یا کاری میکنم که به حرف بیاین
ادامه...
کمیک روح ها پارت ۴
🟤هاسک
🟤آنجل ....همش تقصیره منه باید براش یه نقشه یا برنامه میکشیدم احمق (مشت زدن رو سرت) حالا چجوری آنجل آزاد کنم تنها یه راه مونده...
(همین لحظه در هتل)
⚫لوسیفر
⚫خوشت اومد چارلی عزیزم مثه قبلنا برات پنکیک مورد علاقتو پختم
🔴الستور
🔴(فکر کردن)میکشمت بیچارت میکنم نابودت میکنم کاری میکنم خودکشی کنی(حرف زدن)عالی بود پدر این خوشمزه ترین چیزی بود که تا حالا خوردم
(صدای در)
🟤سلام (دویدن پیش چارلی) چارلی! تو الستور ندیدی؟ با هاش کار دارم
🔴(بالا بردن ابرو) تو چی کاری باهاش داری؟
🟤الان وقته سوال پرسیدن نیست میشه بگی اون کجاست
🔴به من بگو چیکارش داری تا بهت بگم کجاست
🟤باشه عععع..ببخشید سرورم با اجازه من با چارلی یه صحبتی دارم
⚫اوه نه مشکلی نیست راحت باشین
🟤چارلی من به کمک الستور احتیاج دارم ولنتینو آنجل گرفته اون فقط میتونه از دست ولنتینو نجاتش بده
🔴نه اون نمیتونه چون بهم گفت که یه کاری داره و نمیتونه برگرده خودتم میدونی اون از گوشی استفاده نمیکنه
🟤اوه شت ....حالا باید چیکار کنم
(چارلی صدای اونارو از پشت در میشنوه)
🟡چارلی
🟡وای نه پس بخواطر همین ...من باید آنجل نجات بدم
🟡وگی به الستور چیزی نگو من میرم آنجل نجات بدم
⚪وگی
⚪ چی!!!!چرا آنجل باز تو کدوم دردسری افتاده
🟡ولنتینو اونو گرفته هاسک از الستور درخواست کمک کرد اما الستور نمیتونه تو بدن من کاری بکنه من خودم باید دست به کار بشم
⚪ اصلاً همچین اجازه ای نمیدم
🟡ببخشید وگی ولی من مجبورم .(پریدن از پنجره)
⚪چارلی نه!!
🔴این سر صدا برای چیه (دیدن اطراف) پس چارلی کجاست؟
⚪عممممم...راستش اون رفت ..خوب
🔴کجا رفت میشه واضح بگی
⚪خوب اون رفت به....
🔴اگه همین الان نگی به لوسیفر همه چیو میگم
⚪باشه باشه میگم اون رفته تا....آنجل نجات بده
🔴چی تو داری شوخی میکنی دختر خانم باور کن شوخی هات اصلاً جالب نیستن
⚪خوب دیگه عاممممم..... این شوخی نبود
🔴چارلی رفت چه گوهی بخوره ؟اون بلد نیست از قدرتام استفاده کنه اون خیلی برای استفادشون مهربونه اونم با بدن من رفته تف به این شانس
🟡خوب رسیدم حالا چجوری باید از قدرتای الستور استفاده کنم؟ عععع...نظری ندارم اوه مشکلی نیست چارلی همه از الستور می ترسن فقط کافیه ازش بخوام تا آنجل آزاد کنه (باز کردن در)همممم کسی اینجا نیست
(گیر افتادن توسط کابل ها)
🟡اوه این دیگه چه کوفتیه هی!
🔵واکس
🔵سلام دوست قدیمی خیلی وقت بود ندیدمت هی الستور دلت برام تنگ نشده
🟡(تعجب کردن) زمزمه*فاک حالا باید چیکار کنم
( در هتل)
(لوسیفر همه حرفا وگی و الستور میشنوه)
⚫یا همین الان مثل آدم میگین چه خبر شده یا کاری میکنم که به حرف بیاین
ادامه...
- ۴.۷k
- ۰۸ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط