میگردی ببین عروض ها و قافیه

میگردی ببین عروض ها و قافیه
ان جا بین ایهام و شک و گمان ها
مراعاتِ حال نمیکنی و زرنگی برای نظیر و مراعات قبلش
نیش و کنایه میزنی و ابرو بالا میندازی
قلبش را میشکافی و از پی تقطیع و چرت و پرت های بعدش
بعد می‌نشینی ساعت ها شعر میبافی برای چال گونه اش ؟
اسم خود را عاشق گذاشته ای شاعر سگ پدر؟
۲۹ آبان ؛
دیدگاه ها (۶)

کاش تو را به من بازگردانند و من را به امید._ ۲۱ آذر

و من غیرت را در (( میکشم،میکشم آن که برادرم را کشت)) خوانده ...

شلاقی بر وجدان جامعه/ اگرنمیخونیدلایک نکنید.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط