دل سپردم به اتفاقی که

دل سپردم به اتفاقی که
با نگاهت به سمتِ من افتاد
مثلِ آغوشِ بی حواسی که
حس خوبی به زندگی می‌داد
.
***
.
قصه از اولش مشخص بود
عشق باید که ناگهان برسد
سمتِ چشمانِ مشکی اش بروی
تا مبادا به این و آن برسد ...
.
.
سمت تو، سمتِ بودنت .. حتی
آمدم تا بلای من باشی
زندگی روی خوش نشان می‌داد
تا تو هم مبتلای من باشی ...
.
.
تا تو را در خودم ورق بزنم
با نگاهم به تو اشاره کنم
قسمتم بوده مال من بشوی
حیف باشد که استخاره کنم ...
.
.
با تو مشغولِ بودنت باشم
یارِ محبوبِ فالِ هم باشیم
آسمان تا ابد اجازه دهد
تا بمانیم و بالِ هم باشیم
.
.
بالِ محبوبِ آسمانم باش :)
.
. #مریم_قهرمانلو
دیدگاه ها (۲)

من پنجره وار دوستت دارم !از آن پنجره های قدیمیکه می‌توانی رو...

دلم نمی‌آید به تصورِ نبودنتاینکه قرار است روزی سفرهای بی تو ...

دیوونه یعنی من که بعد از تومی‌شینم و هی شعر می‌بافمتو رد می‌...

.آدم هایی که آخرین سانس به سینما می روند نمیتوانند آدم های م...

پارت ۱۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط