روزی به دخترم خواهم گفت اگر خواستی ازدواج کنی

روزی به دخترم خواهم گفت اگر خواستی ازدواج کنی
با مردی ازدواج کن که به جای ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻫﺎﯼ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ
ﮐﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺟﻤﻊ می ﺷﻮﻧﺪ
ﻭ ﺍﺯ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻭ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ می گویند
ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ ﺟﻤﻊ می ﺷﻮﻧﺪ
ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎﻧﯿﮑﻮﺭ ﻭ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺭﮊﯾﻢ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﻭ ﺟُﮏ ﻫﺎ و صحبت می کنند
تو را ﺑﻪ کوهنوردی ﺗﺌﺎﺗﺮ ﮐﻨﺴﺮﺕ ﺭﻓﺘﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺩﯾﺪﻥ
ﺷﻌﺮ ﻭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ كافه ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﺷﺐ ﮔﺮﺩﯼ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﻫﻮا
سفرهای ﺑﯽ ﻫﻮﺍ ﺑﺎ ﮐﻮﻟﻪ ﭘﺸﺘﯽ ﻭ ﻋﮑﺎﺳﯽ ﻭ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﻭ
ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎﯾﯽ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ زند ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ با تو بودن ايمان ﺩاشته باشد
ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻫﺮ ﻧَﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ و ﺑﺮت ﺭﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮔﯿﺮ ندهد
ﻭ ﺑﻪ تو ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﻓﯿﻖ ﺑﻮﺩﻥ بدهد ﻭ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ
ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻥ طوﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﻭ ﺭﺍﺑﻄﻪ تان ﺣﺴﻮﺩﯼ ﺷﺎﻥ شود
ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺷﺎﯾﺪ زمان مناسبی رسیده که تن به ازدواج بدهی
و گرنه هیچ گاه به ذهن زیبایت خطور نکند
که آرامش را در میان دستهایی خواهی یافت
که تو را فقط زن می داند و زن.
دیدگاه ها (۵۲)

هر کسی شاید یه آهنگ داشته باشه که مدت هاست نمی تونه اون رو گ...

با هم باشید اما بگذارید در با هم بودن شما فاصله‌ای باشد و بگ...

پاک کنید از زندگیتان آدم هایی را که جز درد و شکنجه ی روحی بر...

به گذشته بر می‌ گردمو تو را در خاطراتی که از یاد برده‌ ایدر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط