بچها پارت رو خذف کردن
بچها پارت ۲۴ رو خذف کردن
پارت ۲۵
من بهتون نگفتم چی شد
فلش بک
بعد از اون اتفاق کم کم من فهمیدم اون خوناشامه و خب کلی از پدر و مادرمون اجازه خواستیم برا ازدواج اما اونا مخالفت کردن ولی بعد یک سال که من از دوری اون افسرده شده بودم اونا قبول کردن
پایان
پارت ۲۵
من بهتون نگفتم چی شد
فلش بک
بعد از اون اتفاق کم کم من فهمیدم اون خوناشامه و خب کلی از پدر و مادرمون اجازه خواستیم برا ازدواج اما اونا مخالفت کردن ولی بعد یک سال که من از دوری اون افسرده شده بودم اونا قبول کردن
پایان
- ۵.۳k
- ۰۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط