ریالیتی شو
p:۳۳
تهیهکنندهها اعلام میکنن:
🎤 «برای اینکه تنش دیشب کم بشه، امروز همه باید توی گروههای دونفره آشپزی کنن. هر زوج باید یه غذا درست کنه و داورها (بقیه اعضا) امتیاز بدن.»
---
🔹 زوجها (با انتخاب رندوم):
تو ↔ هیونجین 😳
جونگکوک ↔ لیسا
ایان ↔ فاریتا
فلیکس ↔ جیسو
چان ↔ رز
---
🔹 آشپزخونه
تو کنار هیونجین میایستی. فضا سنگینه، ولی اون سعی میکنه نرمتر باشه.
هیونجین: «دیشب… ببخش. نباید جلوی همه اونطوری میکردم.»
تو: «فقط نخواستم کار به اینجا بکشه…»
اون یه لحظه لبخند محو میزنه: «پس بذار اینبار با هم بهترین بشیم.»
در همین حین، جونگکوک و لیسا شروع میکنن به خنده و شوخی. جونگکوک دست لیسا رو میگیره تا چاقو رو درست بگیره. هیونجین سریع نگاهشو میدزده، اما میشه دید هنوز داره میسوزه.
---
🔹 وسط آشپزی
ایان با فاریتا بحثش میشه سر اینکه کی ادویه رو زیاد ریخته.
فلیکس و جیسو به طرز عجیبی هماهنگن، همه تعجب میکنن.
چان و رز آروم و بدون تنش کار میکنن، یه vibe خیلی sweet دارن.
---
🔹 نتایج
غذای تو و هیونجین: خوشمزه اما کمی تند شده.
غذای جونگکوک و لیسا: ظاهر عالی، مزه متوسط.
غذای ایان و فاریتا: سوخته 😅
غذای فلیکس و جیسو: بهترین، همه شوکه میشن.
غذای چان و رز: ساده ولی دلنشین.
---
🔹 واکنشها
هیونجین وقتی همه از غذای شما تعریف میکنن (با وجود تندی)، یواشکی لبخند میزنه.
جونگکوک نگاهت میکنه و میگه: «بازم با هم عالی بودید… ولی من تسلیم نمیشم.»
لیسا کمی دلخور میشه چون حس میکنه جونگکوک بیشتر حواسش به تو بود تا مسابقه.
فلیکس و جیسو به خاطر بردنشون همه رو سورپرایز میکنن.
---
🔹 مصاحبه خصوصی
هیونجین: «وقتی کنارم بود، همه چی بهتر شد. شاید هنوز امیدی هست.»
جونگکوک: «میخنده… ولی برای من نمیخنده. هنوز کار دارم.»
ایان: «این مسابقهها داره نشون میده کی واقعاً میتونه کنارت بمونه.»
تو: «با هیونجین بودن دوباره حس آشنایی داد… ولی چرا نگاههای جونگکوک رو نمیتونم نادیده بگیرم؟»
*پایان*
تهیهکنندهها اعلام میکنن:
🎤 «برای اینکه تنش دیشب کم بشه، امروز همه باید توی گروههای دونفره آشپزی کنن. هر زوج باید یه غذا درست کنه و داورها (بقیه اعضا) امتیاز بدن.»
---
🔹 زوجها (با انتخاب رندوم):
تو ↔ هیونجین 😳
جونگکوک ↔ لیسا
ایان ↔ فاریتا
فلیکس ↔ جیسو
چان ↔ رز
---
🔹 آشپزخونه
تو کنار هیونجین میایستی. فضا سنگینه، ولی اون سعی میکنه نرمتر باشه.
هیونجین: «دیشب… ببخش. نباید جلوی همه اونطوری میکردم.»
تو: «فقط نخواستم کار به اینجا بکشه…»
اون یه لحظه لبخند محو میزنه: «پس بذار اینبار با هم بهترین بشیم.»
در همین حین، جونگکوک و لیسا شروع میکنن به خنده و شوخی. جونگکوک دست لیسا رو میگیره تا چاقو رو درست بگیره. هیونجین سریع نگاهشو میدزده، اما میشه دید هنوز داره میسوزه.
---
🔹 وسط آشپزی
ایان با فاریتا بحثش میشه سر اینکه کی ادویه رو زیاد ریخته.
فلیکس و جیسو به طرز عجیبی هماهنگن، همه تعجب میکنن.
چان و رز آروم و بدون تنش کار میکنن، یه vibe خیلی sweet دارن.
---
🔹 نتایج
غذای تو و هیونجین: خوشمزه اما کمی تند شده.
غذای جونگکوک و لیسا: ظاهر عالی، مزه متوسط.
غذای ایان و فاریتا: سوخته 😅
غذای فلیکس و جیسو: بهترین، همه شوکه میشن.
غذای چان و رز: ساده ولی دلنشین.
---
🔹 واکنشها
هیونجین وقتی همه از غذای شما تعریف میکنن (با وجود تندی)، یواشکی لبخند میزنه.
جونگکوک نگاهت میکنه و میگه: «بازم با هم عالی بودید… ولی من تسلیم نمیشم.»
لیسا کمی دلخور میشه چون حس میکنه جونگکوک بیشتر حواسش به تو بود تا مسابقه.
فلیکس و جیسو به خاطر بردنشون همه رو سورپرایز میکنن.
---
🔹 مصاحبه خصوصی
هیونجین: «وقتی کنارم بود، همه چی بهتر شد. شاید هنوز امیدی هست.»
جونگکوک: «میخنده… ولی برای من نمیخنده. هنوز کار دارم.»
ایان: «این مسابقهها داره نشون میده کی واقعاً میتونه کنارت بمونه.»
تو: «با هیونجین بودن دوباره حس آشنایی داد… ولی چرا نگاههای جونگکوک رو نمیتونم نادیده بگیرم؟»
*پایان*
- ۷.۰k
- ۲۳ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط