وانشات

#وانشات

دستی ب لباست کشیدی و لبخندی خبیثانه زدی. داشتی قیافه جیمین و تو ذهنت تصور میکردی. اون بعد از یه تور دوماهه حتی خونه هم نیومده بود و مستقیم رفته بود محل کنسرت
فبل از رفتنش بهت یاد اوری کرده بود ک توی کنسرت یا فن ساین نباشی ک سسانگ فنا خونتونو پیدا نکنن و برات خطری ایجاد نکنن اما تو لجبازی کرده بودیو بلیط گرفتی
لباست یه تیکه پارچه بیشتر نبود و میدونستی ک قراره بقیه مزاحمت بشن ولی خب می ارزید ب اذیت کردن جیمین
رفتی کنسرت و جایی نشستی ک توی دید جیمین باشی اونم چشمش بهت افتاد و اخم کرد
باشیطنت دستی تکون دادیو اروم لب زدی سلام جیمینی! و بعدش خنده ای کردی
اونم اخمش غلیظ تر شد و ادامه اهنگو خوند
وقتی اهنگ تموم شدو اعضا داشتن صحبت میکردن یه پسره مزاحمت شد و ول کن نبود جیمینم از اون بالا با حسادت تمام داشت نگاتون میکرد
یهو نتونست تحمل کنه و از استیج خارج شد
ب بدبختی از شر اون پسر خلاص شدیو از محل کنسرت بیرون رفتی
داشتی توی هوای تاریک قدم میزدی ک دیدی جیمین با ماسک و کلاه یقه اون پسرو گرفته و باهاش درگیر شده و سرش داد میزنه: اخرین بارت باشه ب کسی ک مال منه نزدیک میشی فهمیدی؟
و وقتی تورو دید محکم دستتو کشیدو سوار ماشینت کرد و گفت تنبیه توهم سرجاشه بیبی گرل
دیدگاه ها (۲)

لایک کن

#وانشات بارون نم نمک پشت شيشه میبارید. و خورشید لاب لای ابره...

#وانشات + کوکی کوتاه بیا من صدام خوب نیست چرا گیر الکی میدی؟...

وقتی بهت خیانت میکنه

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲۰

دو پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط