اسم عشق خوب یا بد

اسم عشق خوب یا بد
پارت ۹
[ویو آنالی]
گوشه اتاق نشستم داخل خودم جمع شدم
آروم چشمام بستم
آنالی: آنا آروم باش..آنا آروم باش..همه چیز تموم میشه
با گفتن همچین جمله ای همیشه خودم آروم می کردم
ولی الان اون جمله ها هم آرومم نمی کرد
[ویو جونگ کوک]
متنفرم از اینکه اشکاش ببینم
متنفرم از اینکه بی دلیل معذرت می خواد
متنفرم از اینکه حتی نمی تونه از حق خودش دفاع کنه
متنفرم از اینکه خودش دستم کم می گیره
تا وقتی نتونسته یاد بگیره بدون دلیل معذرت نخواد باید زندانی بشه
[ویو پارک هانجون]
یکم روی صندلیم لش کردم
جئون جونگ کوک عوضی که خواهر من میدزدی
اون دختر بچه معصوم که بزنی تو سرش چیزی نمی گه
دختر بچه ای که خودم بزرگش کردم. دختر بچه ای که راحت اشکش
در میاد...دختر بچه ای که از همه طرف طرد شده
دختری که از دختر نداشتم برام عزیز تره...
پدرش با ازدواج با مادرم این دختر طرد کرد
مادرش بخاطر مرده دیگه ولش کرد . تنها موند و درمونده..شد جزوی از زندگی من
شد بخشی از داراییم...
پارک هانجون نیستم اگه به خاک سیا نشونمت.
ته جو: چطور می خواید آنا از دست اون مرد نجات بدید