اشتباهخوبمن
#اشتباه_خوب_من
#پارت_۷۸
#دیارا
عماد گفت قراره سوپرایزم بکنه و وقتی دم در رستوران شیک و باکلاسی نگه داشت هیجان زده شدم که ببینم چی کار میخواد بکنه
وقتی رفتیم تو رستوران هیچ کی به جز چند تا گارسون شیک پوش تو رستوران نبود
_عماد بقیه مشتری ها کوشن پس؟
_عزیزم کل رستوران رو واسه ۲ ساعت گرفتم
گارسون ها هم بعد سرو غذا تو آشپزخونه میرن
_چی کار کردییی؟؟
ذوق زده شدم چه جورممم
خواستم رو صندلی بشینم که عماد اومد و صندلی رو واسم داد عقب
_بفرمایید خانم زیبا
_اوو ممنونم چه آقای جنتلمنی
خود عماد هم نشست
وقتی گارسون ها غذا رو آوردن برگام ریخت
عماد سنگ تموم گزاشته بود چند نوع غذای مختلف و سالاد و دسر و نوشیدنی روی میز گزاشتن
دهنم اب افتاد
_عماد تو چیکار کردی واقعا نیازی نبود انقدر بریز و به پاش کنی ازت خیلی ممنونم
_لیاقتش رو داری عزیزترینم
مطمئن شدم هوا اینجا ۲ درجه رفت بالا که هیچ گونه های منم با وجود رژ گونم قرمز تر شد حتما همینجوریه
بعد از خوردن غذا
عماد واسه رقص من رو بلند کرد و اول باهم تانگو رقصیدیم بعد رقص ترکی کردیم
خوشبختانه بلد بودیم این دوتا رقص رو
وقتی نشستیم عماد اومد جلو پام زانو زد
_عماد داری چیکار میکنی پاشو
_دیارا
جعبه کوچیکی به رنگ مشکی شیکی از تو جیبش دراورد که من همون لحظه اول فهمیدم انگشتره و میخواد ازم خواستگاری کنه
پره تو چشمام شد اشک
_عماد
_دیارا زیباترین دختری که من دیدم همه وجودم نفسم زندگیم معنای زندگیم اشتباه خوب من با من ازدواج میکنی؟
دستمو گرفتم جلو دهنم و دوقطره اشک از چشمام راستم سرازیر شد
_اوه عماد عماد تا حالا کسی اینقدر با من قشنگ حرف نزده بود
_لیاقتش رو داری
_بلهههه بلهههه ازدواج میکنممم
_عاشقتمممم دیاراااا
عماد پاشد و من هم از رو صندلی بلند کرد و از رو زمین بلندم کردم و رو هوا چند بار من رو چرخوند
جیغ زدمم
_عمادد من رو بزارم زمین دیوونه
جفتمون صدای خندمون تو کل رستوران میپیچید
بعد عماد من رو گزاشت زمین و انگشتر رو تو انگشت دست چپم کرد
و بعد دستمو بوسید
_تورو خیلی خوشبخت میکنم دیارا خیلی مطمئن باش
_عماد خیلی دوست دارم خیلی عاشقتم
بعد همک بوسیدیم...
اینم پارت جدید
بفرمایید
شرط پارت بعد رو هم که خودتون میدونید بالای ۲۰ تا
#پارت_۷۸
#دیارا
عماد گفت قراره سوپرایزم بکنه و وقتی دم در رستوران شیک و باکلاسی نگه داشت هیجان زده شدم که ببینم چی کار میخواد بکنه
وقتی رفتیم تو رستوران هیچ کی به جز چند تا گارسون شیک پوش تو رستوران نبود
_عماد بقیه مشتری ها کوشن پس؟
_عزیزم کل رستوران رو واسه ۲ ساعت گرفتم
گارسون ها هم بعد سرو غذا تو آشپزخونه میرن
_چی کار کردییی؟؟
ذوق زده شدم چه جورممم
خواستم رو صندلی بشینم که عماد اومد و صندلی رو واسم داد عقب
_بفرمایید خانم زیبا
_اوو ممنونم چه آقای جنتلمنی
خود عماد هم نشست
وقتی گارسون ها غذا رو آوردن برگام ریخت
عماد سنگ تموم گزاشته بود چند نوع غذای مختلف و سالاد و دسر و نوشیدنی روی میز گزاشتن
دهنم اب افتاد
_عماد تو چیکار کردی واقعا نیازی نبود انقدر بریز و به پاش کنی ازت خیلی ممنونم
_لیاقتش رو داری عزیزترینم
مطمئن شدم هوا اینجا ۲ درجه رفت بالا که هیچ گونه های منم با وجود رژ گونم قرمز تر شد حتما همینجوریه
بعد از خوردن غذا
عماد واسه رقص من رو بلند کرد و اول باهم تانگو رقصیدیم بعد رقص ترکی کردیم
خوشبختانه بلد بودیم این دوتا رقص رو
وقتی نشستیم عماد اومد جلو پام زانو زد
_عماد داری چیکار میکنی پاشو
_دیارا
جعبه کوچیکی به رنگ مشکی شیکی از تو جیبش دراورد که من همون لحظه اول فهمیدم انگشتره و میخواد ازم خواستگاری کنه
پره تو چشمام شد اشک
_عماد
_دیارا زیباترین دختری که من دیدم همه وجودم نفسم زندگیم معنای زندگیم اشتباه خوب من با من ازدواج میکنی؟
دستمو گرفتم جلو دهنم و دوقطره اشک از چشمام راستم سرازیر شد
_اوه عماد عماد تا حالا کسی اینقدر با من قشنگ حرف نزده بود
_لیاقتش رو داری
_بلهههه بلهههه ازدواج میکنممم
_عاشقتمممم دیاراااا
عماد پاشد و من هم از رو صندلی بلند کرد و از رو زمین بلندم کردم و رو هوا چند بار من رو چرخوند
جیغ زدمم
_عمادد من رو بزارم زمین دیوونه
جفتمون صدای خندمون تو کل رستوران میپیچید
بعد عماد من رو گزاشت زمین و انگشتر رو تو انگشت دست چپم کرد
و بعد دستمو بوسید
_تورو خیلی خوشبخت میکنم دیارا خیلی مطمئن باش
_عماد خیلی دوست دارم خیلی عاشقتم
بعد همک بوسیدیم...
اینم پارت جدید
بفرمایید
شرط پارت بعد رو هم که خودتون میدونید بالای ۲۰ تا
- ۵.۶k
- ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط