در خانه ی مادریکنترلتنها دست پدر بود

در خانه ی مادری،کنترل تنها دست پدر بود
که حیات وحش را دوست داشت 
اما ...
پسرانش را رام بار می آورد
و دختران قبل از پخش اخبار باید در خانه جمع می شدند ...
از شبی که کنترل از دستش افتاد 
کسی دلش نیامد تلویزیون را روشن کند و
و اخبار را سر وقت به منزل بیاورد ....
"حسن آذری"
دیدگاه ها (۷)

زن ها نمی گویند دوستت ندارماماوقتی کسی کوچ کند از دلشان ،باف...

میدانی حالم را؟همین بس که بر باد باید داد موهایی که عطر دست ...

وقتی دلت می گیرد جلوی آینه می ایستی رژ لب..کمی عطر..و کمی نی...

بابایی خیلی زود رفتی،من هنوز کوچیکم برا بزرگ شدن ...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

وقتی دوست برادرته و.... پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط