سناریو
وقتی صبح با گلوی و لبای خشک شده بهش میگی آب..
نامجون: بیا عزیزم* احتمالا بخاطر آفتابه
جین: تو خوابت داری از کویر داری میای؟ ( با پارچ آب دارع تو لیوان برات آب میریزع)
یونگی: اونقدر وضعت بد بود که مجبور میشه برات آب بیارع*
جیهوپ: بفرما لطفا از این به بعد منم با خودت ببر کویر*
جیمین: برات آب گرم میاره چون گلوت سرما خورده*
ته: احتمالا دیشب آب بدنت ته کشیده*😂
ا/ت: بعد از اینکه آب رو خوردی بهش حمله ور میشی*
کوک: منم با خودت ببر کویر*
نامجون: بیا عزیزم* احتمالا بخاطر آفتابه
جین: تو خوابت داری از کویر داری میای؟ ( با پارچ آب دارع تو لیوان برات آب میریزع)
یونگی: اونقدر وضعت بد بود که مجبور میشه برات آب بیارع*
جیهوپ: بفرما لطفا از این به بعد منم با خودت ببر کویر*
جیمین: برات آب گرم میاره چون گلوت سرما خورده*
ته: احتمالا دیشب آب بدنت ته کشیده*😂
ا/ت: بعد از اینکه آب رو خوردی بهش حمله ور میشی*
کوک: منم با خودت ببر کویر*
- ۱۸.۷k
- ۰۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط